کد خبر : 6574
تاریخ انتشار : شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۷

آیا ترامپ دوم با ترامپ اول متفاوت خواهد بود؟

آیا ترامپ دوم با ترامپ اول متفاوت خواهد بود؟
تهدیدات دونالد ترامپ مبنی بر تبدیل کردن خاورمیانه به جهنمی بی سابقه، بار دیگر حمایت بی‌قید و شرط وی را از رژیم صهیونیستی نشان داد. این مسئله به گمانه زنی‌های خوشبینانه دربارۀ تغییرات ترامپ در دورۀ دوم ریاست جمهوری اش، پایان داد

به گزارش رواج ۲۴ به نقل از -گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو، به نقل از المیادین: تهدید اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، که خواستار آزادی اسرای رژیم اسرائیلی در نزد جنبش حماس تا پیش از ۲۰ ژانویه (تاریخ رسمی آغاز دوران ریاست‌جمهوری‌اش در کاخ سفید) شده و هشدار داده که در صورت عدم تحقق این درخواست، خاورمیانه به “جهنمی بی‌سابقه” تبدیل خواهد شد، پرسش‌های بسیاری درباره اهداف و پیامد‌های این اظهارنظر و زمان‌بندی آن ایجاد کرده است. این سخنان نیازمند بررسی دقیق سیاست‌های احتمالی ترامپ در قبال خاورمیانه، به‌ویژه جنگ غزه و پرونده‌های مرتبط است. همچنین باید دید این اظهارات در چارچوب مسئله اسرای اسرائیلی چه معنا و دلالتی دارد.

سؤال اصلی این است: از این اظهارات ترامپ چه می‌توان برداشت کرد؟ آیا دوره دوم او در ریاست‌جمهوری، با دوره اولش تفاوتی خواهد داشت؟ آیا این اظهارات نشان‌دهنده تغییراتی در رویکرد او است؟

برخی ناظران بر این باورند که ترامپ دوم با ترامپ اول متفاوت خواهد بود و این دیدگاه را ترویج کرده‌اند. اما اظهارات اخیر او، که آشکارا با وعده‌های انتخاباتی‌اش تناقض دارد، بر خلاف این ادعاست و به‌وضوح نشان می‌دهد که ترامپ همچنان به حمایت بی‌قیدوشرط از رژیم اسرائیل پایبند است.

جهنمی که ترامپ وعده می‌دهد، چیست؟

تهدید ترامپ درباره ایجاد جهنم در خاورمیانه، به‌ویژه برای فلسطینیان، به نظر می‌رسد بیش از آنکه یک تهدید باشد، توصیفی از وضعیت کنونی منطقه است. آنچه اکنون در نوار غزه جریان دارد، خود مصداق یک جهنم واقعی است: جنایات جنگی، نسل‌کشی، پاکسازی قومی و سیاست محاصره خفقان‌آور و گرسنگی دادن به مردم، هزاران شهید و زخمی، از جمله زنان و کودکان بی‌دفاع، گواه آشکار این جهنم هستند.

اظهارنظر ترامپ درباره اسرای اسرائیلی، گویای مشکلی عمیق‌تر است. او بر اسرای رژیم صهیونیستی تأکید می‌کند، در حالی که مسئولیت اصلی عدم بازگشت این اسرا تا کنون بر عهده بنیامین نتانیاهو و دولت اوست. به گفته مقامات امنیتی و نظامی رژِم اسرائیل، نتانیاهو بیش از یک سال است که پیشنهاد‌های متعددی برای تبادل اسرا را رد کرده و عملاً اهمیتی به سرنوشت این اسرا نداده است. برای او، حفظ جایگاه سیاسی و فرار از پرونده‌های قضایی‌اش در اولویت قرار دارد. اگر رژیم اسرائیل واقعاً تمایل به بازگشت اسرای خود داشت، این مسئله می‌توانست پیش از این و بدون این حجم از خون و خونریزی ریزی از فلسطینیان حل‌وفصل شود.

آنچه در غزه می‌گذرد، پرده از نیت‌های پنهان اسرائیل برمی‌دارد. اشغالگری مستقیم، گسترش شهرک‌ها و تلاش برای کوچاندن فلسطینیان، بخشی از طرح‌های دولت افراطی نتانیاهو است که به‌نظر می‌رسد با حمایت ترامپ پیش خواهد رفت. مقاومت مردم غزه در برابر این سیاست‌ها، علیرغم یک سال جنگ مداوم، همچنان پابرجاست.

ترامپ در کاخ سفید: سیاست‌های آینده

ترامپ در صورت بازگشت به کاخ سفید با واقعیت‌های پیچیده‌ای روبه‌رو خواهد شد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. اما اظهارات او، چهار مسئله اساسی در مناقشه فلسطین-رژیم اسرائیل را به‌کلی نادیده می‌گیرد:

۱. وجود بیش از ۱۶ هزار اسیر فلسطینی در زندان‌های رژیم صهیونیستی که در شرایط سختی به سر می‌برند.
۲. مسئولیت نتانیاهو و دولت او در عدم بازگشت اسرای اسرائیلی، به‌دلیل گره‌زدن این موضوع به ملاحظات سیاسی داخلی.
۳. شرایط سخت زندگی دو میلیون فلسطینی در نوار غزه، که  با جنایاتی همچون نسل‌کشی، پاکسازی قومی، محاصره و گرسنگی روبه‌رو هستند.
۴. نقش مستقیم نتانیاهو در کشته شدن اسرای رژیم اسرائیلی طی بمباران‌های جنگ، و تداوم تهدید علیه اسرای باقی‌مانده به دلیل اصرار بر عدم اجرای تبادل اسرا.

پایان توهمات درباره ترامپ دوم

اظهارات اخیر ترامپ توهمات برخی مبنی بر تفاوت او در دوره دوم ریاست‌جمهوری را از بین برده است. پرسش کلیدی این است: ترامپ برای نتانیاهو چه خواهد کرد که بایدن تاکنون انجام نداده است؟

جو بایدن اخیراً اعلام کرده که دولت او بیشترین حمایت تاریخ آمریکا از اسرائیل را انجام داده است. کمک‌هایی بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار طی کمتر از یک سال، شامل حمایت‌های نظامی گسترده، بخشی از این حمایت‌ها بوده است. بنابراین، باید دید ترامپ چگونه می‌تواند از این حد فراتر رود.

سؤال مهمی درباره این صحنه وجود دارد: فلسطینی‌ها باید در برابر استراتژی ترامپی که در حال ظهور است، چه راهبردی اتخاذ کنند؟ آیا باید منتظر شرایطی جهنمی‌تر از آنچه اکنون تجربه می‌کنند، باشند؟

واقعیت آینده این است که فلسطینی‌ها با چالشی بزرگ روبه‌رو هستند و دو خطر بی‌سابقه آنها را تهدید می‌کند:

خطر اول: طرح پاکسازی نژادی مداوم که دولت نتانیاهو و صهیونیسم دینی در رژیم اسرائیل در حال طراحی آن هستند. این طرح به کرانه باختری اشغالی نیز گسترش خواهد یافت.
خطر دوم: طرح‌های الحاق کرانه باختری که در رأس برنامه‌های دولت نتانیاهو قرار دارد.
تداوم شکست‌های آمریکا در خاورمیانه

اگر به سیاست آمریکا در قبال جنگ غزه نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که این سیاست با بحرانی عمیق مواجه است؛ زیرا بر اساس ارزیابی‌های اشتباه و محاسبات نادرست بنا شده است. دولت بایدن، با استناد به اطلاعات ارائه‌شده از منابع اطلاعاتی عربی، تصور می‌کرد که نابودی مقاومت فلسطین تنها مسئله‌ای زمانی است و این فرایند مدت زیادی به طول نخواهد انجامید. اما مقاومت فلسطین با پایداری شگفت‌انگیز خود و توانایی ادامه مبارزه حتی پس از ۱۴ ماه جنگ بی‌وقفه، به‌همراه حمایت‌های جبهه‌های مختلف، به‌ویژه حزب‌الله لبنان، تمام این محاسبات را بر هم زد. این امر به‌ویژه باعث سردرگمی آمریکایی‌ها شد که خود را در باتلاق منطقه خاورمیانه گرفتار دیدند.

آمریکا، بیش از هر کشور دیگری، پیچیدگی‌های این منطقه را درک می‌کند و از ورود به آن هراس دارد؛ چرا که تجربه تلخی در لبنان، عراق و افغانستان داشته است و در نهایت نیز در دوران ترامپ، تصمیم به خروج از این مناطق گرفت.

نتیجه‌ای که از این صحنه می‌توان گرفت این است که رژیم اسرائیل همواره موفق شده است ایالات متحده را در جنگ‌های خود درگیر کند. سیاست آمریکا در تمامی مراحل قبلی، به‌ویژه در تحلیل پرونده‌های منطقه‌ای، درک پیچیدگی‌های محیطی و ارائه راه‌حل‌های مناسب، با مشکلات جدی روبه‌رو بوده است.

در این میان، باید به یاد آورد که چگونه ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود “معامله قرن” را مطرح کرد؛ طرحی که با پایان دوره ریاست‌جمهوری او شکست خورد. همچنین باید به تصمیم او برای خروج از افغانستان اشاره کرد که با هدف فرار از خون‌ریزی و ادامه جنگ در آن کشور اتخاذ شد.

منطقه اکنون در حال گذار از یک مرحله حساس است؛ مرحله‌ای که در آن سلطه نظام تک‌قطبی در حال فروپاشی است و نظام چندقطبی به‌طور اجتناب‌ناپذیری در حال شکل‌گیری است. تاریخ نشان داده است که امپراتوری‌ها اغلب با تصمیمات خود، زمینه فروپاشی‌شان را فراهم می‌کنند. بر همین اساس، ادامه حمایت آمریکا از تروریسم اسرائیلی که نشانه‌های آن آشکار است و نیز تلاش برای تحقق رؤیای «اسرائیل بزرگ»، شکست خواهد خورد؛ همان‌گونه که “معامله قرن” نیز شکست خورد. در نهایت، ایالات متحده خود را با انزوای بیشتر مواجه خواهد دید. ادامه سیاست‌های اشتباه آمریکا در منطقه، چیزی جز تشدید این انزوا و کاهش نفوذ این کشور در سطح بین‌المللی به همراه نخواهد داشت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.