کد خبر : 3840
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۱

گزارشگری که غزه و لبنان مشت او را باز کردند

گزارشگری که غزه و لبنان مشت او را باز کردند
اگر اروپا و آمریکا نیاز به بهانه‌ای برای کوتاه آمدن در مقابل باج‌خواهی اسرائیل دارند؛ به جای دروغ‌پردازی‌های حقوق بشری و داستان‌سرایی‌هایی موشکی و هفت اکتبری علیه ایران، بهتر است داستان‌های دیگری پیدا کنند

به گزارش رواج۲۴ـ به نقل از-نور نیوز- گروه بین‌الملل: مای ساتو که ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ جانشین جاوید رحمان شد، روز شنبه ۲۱ مهرماه اولین گزارش خود را ارائه کرده است. رسانه‌های غربی مدعی شده‌اند که او در گزارش خود با اشاره به جلوگیری جمهوری اسلامی از حضور گزارشگران سازمان ملل در ایران، از زمان ایجاد این مأموریت در سال ۲۰۱۱ خاطرنشان کرد: «کشورهای عضو سازمان ملل باید جمهوری اسلامی را تشویق کنند تا ضمن همکاری کامل با گزارشگر ویژه، گزارش‌ها و بیانیه‌های عمومی گزارشگر ویژه را نیز مورد توجه و رسیدگی قرار دهد.»

گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران از قربانیان، خانواده‌های قربانیان، جامعه مدنی، رسانه‌ها و کارشناسان از جمله دانشگاهیان ایران هم دعوت کرد با ارسال موارد نگران‌کننده حقوق بشر به گزارشگر ویژه و به اشتراک گذاشتن روایتهای خود، الهام‌بخش ارتقای حقوق بشر در ایران باشند. مای ساتو سه اولویت دوره حضور خود در این مقام را «شفافیت، جنسیت و حق حیات» عنوان و تصریح کرد که سعی می‌کند در دوران حضورش در این سمت همه این مسائل را به دقت و جدیت بررسی کند. او در کنار تکرار ادعاهای نخ نما شده گذشته در باب وضعیت زنان و زندانیان در ایران به افزایش موارد اعدام در ایران نیز اشاره کرد و مدعی شد: «مجازات اعدام، نقض میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و نقض رویه‌های عادلانه است از همین رو حکومت ایران باید به ایجاد تعلیق مجازات اعدام با هدف لغو کامل آن توجه جدی داشته باشد.»

این ادعاهای به ظاهر حقوق بشری از سوی وی در حالی مطرح می‌شود که در این زمینه چند نکته قابل توجه است.

نخست آنکه مای ساتو در حالی مدعی تلاش‌های حقوق بشری برای مردم ایران می‌شود که  وی همچون گذشتگانش نظیر جاوید رحمان برای جمعی قاچاقچی و تروریست اشک تمساح می‌ریزد حال آنکه در هیچ کشوری با این افراد مماشاتی صورت نمی‌گیرد. مروری بر برگزاری دادگاه‌های محاکمه منافقین به جرم قتل عام ۱۷ هزار ایرانی که همچنان تحت حمایت کشورهای غربی می‌باشند می‌تواند درس‌های عبرت بسیاری برای خانم ساتو داشته باشد. وی در حالی به حمایت از تروریست‌ها و قاتلان مردم ایران می‌پردازد که عامل تروریستی وابسته به جیش الظلم اخیرا اعتراف کرده است که:« گروهک تاکید داشت هر جا به لحاظ مالی تحت فشار قرار گرفتیم برای بقای خود از طریق گروگانگیری تامین مالی را در دستور کار قرار دهیم. ماموریت مهم دیگر ما که از جانب گروهک محول شد ناامن‌سازی محور مواصلاتی چابهار بود که یک محور ترانزیتی مهم محسوب می‌شود و قرار بود از طریق بمب‌گذاری و اقدامات ایذایی این مسیر را ناامن کنیم.»

دوم آنکه ساتو مدعی است که سه اولویت دوره حضور خود در این مقام را «شفافیت، جنسیت و حق حیات»قرار داده است حال آنکه وی در طول چند ماه مسئولیتش به خود زحمت ارزیابی‌ها و تحقیق بر اساس مستندات و حقایق را نداده و همان نسخه‌ها و گزارش‌های جاوید رحمان را بر اساس ادعاهای افراد و گروه‌های معلوم الحال به سفارش غرب نوشته است را دوباره روخوانی کرده است. آن هم روخوانی از گزارش فردی که با حضور در نشست گروهک تروریستی منافقین ماهیت غیر حرفه‌ای و اجیر بودنش بر همگان آشکار شده است. اکنون جامعه ایران این سوال را از ساتو دارد  که چگونه از شفافیت، جنسیت و حق حیات سخن می‌گوید در حالی که هیچ اشاره‌ای به تروریسم اقتصادی و روانی غرب علیه ایران با تحریم‌های غیر قانونی و ضد بشری نمی‌کند. وی در حالی در یک سانسور خبری وقیحانه اثرات چهار دهه تحریم علیه ایران بویژه بر زنان و کودکان را اجرا می‌کند که شهریور ماه دومین سالگرد گزارش دوهان نماینده ویژه سازمان ملل در امور قهری یکجانبه بوده که رسما تحریم‌های ایران را ضالمانه، ضد انسانی، نقض قوانین حقوق بشر و سازمان ملل و.. دانسته و بر لغو آنها و مجازات عاملان و آمران تاکید کرده است. خانم ساتو با این رفتار جانبدارانه و غیر حرفه‌ای در همان گزارش نخست خود نمره مردودی آزادی و استقلال و بی طرفی را گرفته است و نشان داده که در طول یک سال دوره کاری‌اش هیچ حرکتی جز جلب رضایت اربابان غربی‌اش که او را برگزیده‌اند نخواهد داشت.

سوم آنکه تقارن گزارش ساتو با وضعیت بحرانی غرب آسیا بویژه شدت گرفتن جنایات رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش در فلسطین و لبنان و البته سالگرد طوفان الاقصی و رسوایی شکست اهدافشان امری قابل تامل است. هر چند که او و همراهانش مدعی هستند که او صرفا مسئول پرونده ایران است و نه سایر نقاط جهان اما این حقیقتی انکار ناپذیر است که او نیز مانند سایر انسان‌ها، به عنوان یک وظیفه انسانی و بشر دوستانه موظف به موضع گیری و محکوم سازی جنایات صهیونیست‌ها و نیز بهره گیری از ظرفیت‌ها و جایگاه جهانی‌اش برای توقف این وضعیت است.

به عنوان نمونه ۴۴ نفر از این پزشکان که غزه را دیده‌اند گفتند که در طول مدت خدمت خود در غزه شاهد اصابت گلوله به سر و سینه کودکان زیر ۱۳ سال بوده‌اند. دکتر «محمد رسول ابو نوار» می‌گوید: «یک شب در بخش اورژانس، طی چهار ساعت، ۶ کودک ۵ تا ۱۲ ساله را دیدم که همگی یک گلوله در جمجمه داشتند.» دکتر «مارک پرلماتر» می‌گوید چند کودک را دیده که به گلوله‌های جنگی به سر و سینه آن‌ها شلیک شده بود. کمیته بین‌المللی نجات؛ غزه را خطرناک‌ترین مکان در جهان برای امدادرسانی و همچنین خطرناک‌ترین مکان برای غیرنظامیان توصیف می‌کند. یونیسف نیز غزه را «خطرناک‌ترین مکان در جهان برای کودکان» ارزیابی کرده است. در لبنان نیز نهادهای حقوق بشری رفتارهای رژیم صهیونیستی را جنایت‌جنگی و اقدام علیه بشریت دانسته‌اند. قابل خانم ساتو آنکه رژیم صهیونیستی از ورود گزارشگران سازمان ملل به غزه و لبنان خودداری کرده و غربی‌ها ارائه گزارش را به خود این رژیم واگذار کرده‌اند و به عبارتی از قاتل درخواست گزارش نویسی جنایاتش را کرده‌اند!

مای ساتو در کارنامه خود مدعی است که دانشمند علوم اجتماعی، برنده جایزه جرم‌شناس جوان ژاپن در سال ۲۰۱۴ و دانشیار دانشگاه معتبر موناش استرالیا است لذا بی‌تفاوتی وی در برابر آنچه در لبنان و غزه می‌گذرد از دو حال خارج نیست یا او هیج اعتقادی به مسئله حقوق بشر ندارد و مطالعات و تحصیلات وی صرفا برای کسب یک شغل و درآمد بوده است و یا اینکه او نیز مانند جاوید رحمان و سارا حسین و… ، دست نشاندگان و مجریان خواسته‌های غرب برای سلطه‌گری و اعمال فشار بر کشورهای هدف هستند و هیج اراده و دیدگاه حرفه‌ای و مستقلی برای آنها وجود ندارد. هر کدام از این دو گزینه که درست باشد، نشانگر بی‌کفایتی و عدم صلاحیت خانم ساتواست بگونه‌ای که نه تنها برای گزارشگری و گرفتن سمت در شورای حقوق بشر و تدریس در دانشگاه صلاحیت ندارد بلکه جز بدنام کردن و تخریب جایگاه جهانی حقوق بشر و فعالان این حوزه کارکردی نخواهد داشت.

به عبارتی دیگر می‌توان گفت که ساتو در مقطع کنونی با گزارش خود نه به دنبال انجام وظایف حقوق بشری بوده است بلکه بخشی از پازل حمایتی غرب از رژیم صهیونیستی با هدف انحراف افکار عمومی از جنایات این رژیم در غزه و لبنان و البته شکست آن در برابر طوفان الاقصی و مقاومت منطقه است. این نقش آفرینی خانم ساتو در بازی غربی زمانی آشکارتر می‌شود که در گزارشی رویترز عنوان می‌کند که رویکرد آمریکا به آتش‌بس در لبنان تغییر کرده است چرا که روند تحولات (بخوانید کشتار مردم لبنان) را در چارچوب منافع خود در منطقه می‌داند در همین حال در یک جنگ ادراکی و دروغ پردازی اشکار روزنامه نیویورک تایمز، واشنگتن پست و وال استریت ژورنال ادعاهای دروغینی در باب نقش ایران و حزب‌الله در طوفان الاقصی مطرح کرده که با پردازش گسترده رسانه‌های غربی همراه شد تا توجیهی برای ادامه جنایات صهیونیست‌ها و حامیان غربی آن باشد.

نکته پایانی آنکه اگر اروپا و آمریکا نیاز به بهانه‌ای برای کوتاه آمدن در مقابل باج‌خواهی اسرائیل دارند به جای دروغ‌پردازی‌های حقوق بشری و داستان‌سرایی‌هایی موشکی و هفت اکتبری علیه ایران، بهتر است داستان‌های دیگری پیدا کنند چرا که این داستان‌های نخ نما شده دیگر خریداری ندارد و سیاست فشار حداکثری نیز شکست خورده است و در نهایت نیز زمینه‌سازی برای هرگونه دیوانگی رژیم صهیونیستی علیه ایران با وعده صادق 3 کوبنده‌ای مواجه خواهد شد که فرصت تاریخی نابودی رژیم صهیونیستی و حذف پایگاه‌های آمریکا در منطقه خواهد بود و قطعا سامانه‌های تاد که آمریکا وعده ارسالش به سرزمین‌های اشغالی را داده نیز همچون پاتریوت‌ها، گنبد آهنین و پیکان توان مقابله با موشک‌های کوبنده ایران را نخواهند داشت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.