تحلیل گزارش «سیتیزن لب» از افشای اکانتهای حامی سلطنتطلبان؛
چرا پروژه اسرائیل و پهلوی در جنگ به نتیجه نرسید؟

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا ، بررسیهای مؤسسه تحقیقاتی Citizen Lab در کانادا و پیگیری رسانه صهیونیستی هاآرتص ابعاد یک عملیات سازمانیافته در شبکههای اجتماعی را آشکار کرد. این عملیات که با نام رمز PRISON BREAK (فرار از زندان) شناخته میشود، مجموعهای از اکانتهای جعلی و هماهنگ را شامل میشد که در جریان جنگ اخیر اسرائیل علیه ایران، اقدام به انتشار محتواهای جعلی، ویدیوهای دستکاریشده با هوش مصنوعی و روایتهای ساختگی از ناآرامی در ایران کردند. اما این اکانتها چگونه عمل میکردند؟
ماهیت و هدف عملیات
به گفته پژوهشگران «سیتیزنلب»، این شبکه با استفاده از فناوریهای نوین هوش مصنوعی، بهویژه تولید ویدیوهای دیپفیک و اخبار جعلی، تلاش داشت فضای افکار عمومی فارسیزبان را ملتهب کند و در عین حال از بازگشت سلطنت پهلویها در ایران حمایت نماید. بررسیها نشان میدهد بخش قابل توجهی از منابع مالی این پروژه، از طریق نهادهایی در ارتباط با رژیم صهیونیستی تأمین شده است.
شیوه فعالیت شبکه
در ضمیمه گزارش «سیتیزنلب»، فهرستی از بیش از پنجاه اکانت در شبکه اجتماعی X (توئیتر سابق) منتشر شده که همگی با نامهای فارسی و تصاویر ساختگی فعالیت میکردند. بیشتر این حسابها در سال ۲۰۲۳ ساخته شده و به ظاهر کاربرانی عادی با علایق فرهنگی یا اجتماعی بودند، اما در عمل، به انتشار هماهنگ پیامها و ویدیوهای تحریکآمیز میپرداختند.
این حسابها عمدتاً در بازه زمانی خرداد تا تیر ماه، یعنی همزمان با تشدید تنشهای ایران و اسرائیل، فعال بودهاند. پستها اغلب در ساعت ۸ شب منتشر میشدند و از هشتگهایی چون #فریاد_ساعت_۸ و #IranRevolt برای القای احساس اعتراض عمومی استفاده میکردند.
الگوهای محتوایی و فنی
تحلیل دادهها نشان میدهد حدود ۸۰ درصد پستها با شعارهایی تند علیه مسئولان کشور یا تشویق به درگیری خیابانی همراه بودند. نزدیک به ۱۵ درصد از پستها با موضوع بحرانهای داخلی مانند قطعی آب یا اعتصابهای صنفی تنظیم شده بودند تا فضای نارضایتی را تقویت کنند. بخش کوچکی نیز محتوای احساسی و انگیزشی داشتند تا از نظر روانی مخاطب را به واکنش وادارند.
در بسیاری از ویدیوها نشانههای آشکار استفاده از هوش مصنوعی دیده میشود؛ از جمله ناهماهنگی میان صدا و تصویر یا تکرار پسزمینهها. برخی از این ویدیوها حتی از سوی رسانههای معتبر بینالمللی بازنشر شدند، اما بعدتر مشخص شد هیچ سند واقعی از وقوع آن رویدادها وجود نداشته است. مثلا این اکانت بعد از انتشار خبر زیر، مدعی شد بیبیسی خبر خود را حذف کرده است؛ اما پیگیری سیتیزنلب از بیبیسی نشان داد که اصلا چنین خبری منتشر نشده است.
در یک مورد، این شبکه از هوش مصنوعی برای تحریف اشعار یک آهنگ اعتراضی شناخته شده ایرانی استفاده کرد و صدای دستکاری شده را با نمایشهای دیپفیک از سه خواننده ایرانی (مهدی یراحی، توماج صالحی و شروین حاجی پور) جا زد. این ویدئو، شعر آهنگ اصلی را تغییر داده و آن را به فراخوانی مستقیم برای قیام تبدیل میکند.
اما این کلیپ شامل چندین گاف جدی بود. مثلا در یک کلیپ، خالکوبی گردن صالحی توسط هوش مصنوعی دو بار کپی شده و کلیپ دیگر صالحی را بدون خالکوبی گردن نشان میدهد؛ در حالی که عکس سمت راست، عکس واقعی توماج صالحی است.
ساختار شبکه و ارتباطات
مطابق با یافتههای دادهکاوی، این شبکه از چند حساب مرکزی تشکیل شده بود که نقش «تولیدکننده محتوا» را برعهده داشتند و بقیه اکانتها صرفاً وظیفه بازنشر و تقویت آنها را ایفا میکردند. حسابهایی مانند @KarNiloufar و @ranataabrizi در مرکز این شبکه قرار داشتند و بیشترین میزان تعامل را به خود اختصاص داده بودند.
با وجود حجم بالای بازدید، تعامل واقعی کاربران بسیار پایین بود؛ کمتر از پنج درصد پستها پاسخی از سوی کاربران حقیقی دریافت کردهاند. این الگو نشان میدهد تعاملات عمدتاً توسط حسابهای خودکار (باتها) انجام میشده تا تصویری ساختگی از استقبال عمومی ایجاد شود.
تحلیل هشتگها
در بین دهها هشتگ مورداستفاده، چند مورد بیشترین فراوانی را داشتند؛ از جمله #فریاد_ساعت_۸، #مرگ_بر…, #اعتصابات_سراسری، #قطعی_آب، #FreeIran و #TehranOnFire. این هشتگها معمولاً در قالب ترکیبی در پستها ظاهر میشدند تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
در زمان اوج فعالیت، یعنی خرداد و تیر ماه، بیش از ۴۵ درصد پستها حاوی هشتگهای ضدحاکمیتی بودند و در ماههای بعد، تمرکز بر محتوای عاطفی و عمومی افزایش یافت تا حضور شبکه طبیعیتر به نظر برسد.
ارزیابی نهایی
مطالعه الگوهای زمانی، محتوایی و ارتباطی این عملیات نشان میدهد که هدف اصلی آن، شبیهسازی جنبشهای مردمی در فضای مجازی و ایجاد تصور نارضایتی فراگیر در داخل ایران بوده است. اما به دلیل تکراری بودن محتوا، کیفیت پایین ویدیوها و تعاملات غیرواقعی، این عملیات نتوانست تأثیر قابل توجهی در واقعیت اجتماعی ایجاد کند.
بخش زیادی از حسابهای شناساییشده در این شبکه تا پاییز ۲۰۲۵ از سوی توئیتر تعلیق شدهاند. گزارشهای تکمیلی نشان میدهد برخی از این اکانتها در پروژههای مشابه علیه دیگر کشورها هم مورد استفاده قرار گرفتهاند.
جمعبندی
عملیات PRISONBREAK را میتوان نمونهای روشن از کارزار نفوذ دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی دانست که با پشتیبانی مالی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، تلاش داشت از بستر بحران جنگ برای تضعیف جایگاه ایران در افکار عمومی بهره ببرد. هرچند این پروژه در سطح رسانهای تا حدی سروصدا به پا کرد، اما از منظر تأثیرگذاری اجتماعی، نتیجه چندانی در پی نداشت و با افشای منابع و الگوهای فعالیت، عملاً شکست خورده محسوب میشود.
با این حال، بررسی عملیات انجام شده نشان میدهد چنین پروژههایی در آینده نیز قابل اجراست و آنچه میتواند مانع اثرگذاری آنها شود، دقت نظر کاربران و آگاهی بخشی رسانه ها درباره این فرایندهای رسانهای گمراه کننده است.
برچسب ها :جنگ اسرائیل علیه ایران ، دیپ فیک ، رژیم صهیونیستی ، سیتیزنلب ، شبکه مجازی ، فرار از زندان ، هاآرتص
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰