درهای نیمهباز مدرسه

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا ،در حالی که قانون بر رایگان بودن تحصیل در مدارس دولتی تأکید دارد، روایت والدین از صفهای طولانی ادارات آموزش و پرورش و گفتوگوهای پر از نگرانی در حیاط و دفاتر مدارس، نشان میدهد که مسیر ثبتنام چندان هموار نیست. کمبود ظرفیت کلاسها، مشکلات ناشی از تغییر محل سکونت و حتی درخواستهای مالی غیرمنتظره داستانهایی را شکل داده که گاه فراتر از یک مساله اداری ساده است و به دلنگرانی جدی خانوادهها تبدیل میشود.
اعلان رسمی و ضوابط قانونی چه میگوید؟
بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد. این اصل قانونی، پایه و اساس سیاستگذاریهای آموزشی در کشور محسوب میشود و تضمینی است برای حق همگان در دریافت آموزش.
«علیرضا کاظمی» وزیر آموزش و پرورش در این خصوص تأکید کرده که دریافت هرگونه وجه اجباری از خانوادهها در مدارس دولتی ممنوع است. این موضع رسمی نشاندهنده جدیت مسئولان در حفظ ماهیت رایگان آموزش عمومی است
«مجید پارسا» مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نیز در همین راستا اعلام داشته که مدیر مدرسه به هیچ عنوان نمیتواند ثبتنام دانشآموز را به اخذ و دریافت وجهی منوط کند؛ این تأکیدهای رسمی در راستای اطمینانبخشی به خانوادهها در خصوص رعایت اصول قانونی در فرآیند ثبتنام است.
با این حال، بررسیهای میدانی نشان میدهد که برخی خانوادهها با موقعیتهایی مواجه شدهاند که با این رویکرد رسمی همخوانی ندارد. در واکنش به گزارشهایی درباره درخواست وجوهی از سوی مدارس دولتی، مسئولان اعلام کردند که این عمل نه قابل قبول است و نه مورد تایید وزارتخانه.
دردسر برای خانوادههایی که محل سکونتشان تغییر کرده است
در بررسی میدانی که در چند منطقه آموزش و پرورش تهران انجام شده، خانوادههای مختلفی تجربیات خود را در فرآیند ثبتنام فرزندانشان بازگو کردهاند. این روایتها طیف متنوعی از مسائل را نشان میدهد که والدین با آنها مواجه شدهاند.
«محمودی» از والدینی است که به دلیل تغییر محل سکونت، برای انتقال فرزندش اقدام کرده و در منطقه ۲ با درهایی بسته مواجه شده است و به او گفتهاند که «ظرفیت نداریم». به گفته این والد، این موضوع برای خانوادههایی که مجبور به تغییر محل زندگی شدهاند، چالشی جدی محسوب میشود.
«فریدونی» داستان پیچیدهای از تلاش برای انتقال فرزند خود دارد. وی که از منطقه چهار به منطقه هشت نقل مکان کرده، اکنون با سر باز زدن مدارس منطقه جدید از پذیرش فرزندش مواجه است: «چون مدارس منطقه هشت از پذیرش و ثبتنام فرزندم سر باز میزنند، مجبور شدهام به منطقه چهار مراجعه کنم تا شاید بتوانم مشکلم را با مسئول مربوطه در آموزش و پرورش این منطقه حل کنم.»
وقتی تبعات بیماری و تصادف، خود را در ثبتنام دانشآموز هم نشان میدهد
«سوادکوهی» از والدین منطقه ۲، داستان پرفراز و نشیبی را تعریف میکند؛ اینکه به دلیل ابتلای فرزندش به بیماری، دیرتر از موعد مقرر برای ثبتنام مراجعه میکند ولی مدرسه ثبت نام را به پرداخت مبلغی منوط میکند. در نهایت این والدین برای حل مساله به آموزش و پرورش منطقه مراجعه میکند تا موضوع را با مسئول مربوطه در میان بگذارند.
در موردی مشابه، خانوادهای در منطقه پنج با شرایط خاص خود مواجه است. فرزند این خانواده ۲ هفته پیش دچار تصادف شده و به دلیل ضرورت درمان، نتوانستهاند به موقع برای ثبتنام مراجعه کنند: «با وجود مراجعات مکرر، همچنان ثبتنام فرزندمان در بلاتکلیفی است». مادر این خانواده میگوید که برای تحصیل در هنرستان به آنها پیشنهاد شده به مناطق ۲، ۹ یا ۱۲ مراجعه کنند، اما به دلیل دوری و فاصله، این گزینه برای آنها عملی نیست.
اگر میخواستم شهریه بدهم فرزندم را مدرسه دولتی ثبت نام نمیکردم!
«قیاسیان» از منطقه هشت، نکته قابل تأملی را مطرح و با صراحت عنوان میکند: «من توان پرداخت شهریه را ندارم. اگر میخواستم شهریه پرداخت کنم، فرزندم را مدرسه دولتی نمیآوردم.» این بیان، نشاندهنده انتظار مشروع خانوادهها از دریافت خدمات رایگان آموزشی است.
قیاسیان ادامه میدهد: «چرا برخلاف قانون و در حالی که مسئولان مربوطه میگویند که نباید شهریهای پرداخت شود، مدارس ما را مجبور میکنند که شهریه پرداخت کنیم؟» این سؤال نشاندهنده سردرگمی والدین در مواجهه با تناقض میان گفتهها و عملکرد است.
مساله انتخاب رشته و تحصیلات تخصصی
«علینژاد» از منطقه ۱۰ با مسالهای از نوع دیگر مواجه شده است. وی برای ثبتنام فرزندش در هنرستان مراجعه کرده، اما مسئولان به او اطلاع دادهاند که هنرستانها جا ندارند: «فرزندتان را ببرید در یکی از رشتههای دیگر ثبتنام کنید». این در حالی است که فرزند وی علاقه خاصی به رشتههای هنرستانی دارد و انتخاب رشته دیگری ممکن است بر آینده تحصیلی وی تأثیر منفی بگذارد.
این موضوع نشاندهنده چالش دیگری است که فراتر از مسائل مالی، بر حق انتخاب دانشآموزان تأثیر میگذارد و ممکن است مسیر تحصیلی و حرفهای آینده آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
پول میگیرند؛ یا اولِ سال تحصیلی یا موقع دادن کارنامه
«تقیپور» در مصاحبهای مفصل، تجربه چندساله خود را در ارتباط با سیستم آموزشی تشریح میکند. وی میگوید: «ما در مورد پسرم یک جابجایی داشتیم. از ما پول خواستند؛ حدود ۱۰ میلیون تومان. مدرسه هیات امنایی است. ما فکر کردیم این پول فقط از ما آن هم بخاطر جابجایی قرار است گرفته شود ولی این طور نبود.»
این توضیح نشان میدهد که والدین ابتدا تصور میکردند این پرداختها مختص شرایط خاص آنهاست، اما بعدا متوجه شدند که دریافت هزینه برای همه خانوادهها اعمال میشود.
او تجربه سالهای قبل را نیز بازگو میکند: «حتی سالهای قبل هم همین طور بود. همان مدرسهای که بودیم، زمان گرفتن کارنامه پول مطالبه میکردند و اگر پول نمیدادید، کارنامه نمیدادند. من خودم بارها مخالفت کردم که مثلا منِ کارمند فرزندم را مدرسه دولتی ثبت نام کردهام و کمک به مدرسه نباید اجباری باشد، ولی در نهایت مجبور میشدم پول بدهم.»
«حمیدی» از منطقه ۱۸ نیز تأیید میکند که این مساله در مدارس دولتی عمومیت دارد. وی میگوید: «در مورد شهریه اول سال معمولا اجباری وجود ندارد ولی موقع گرفتن کارنامه والدین را مجبور میکنند که شهریه بدهند. تا شهریه ندهند، کارنامه نمیدهند.»
حمیدی به مشکلات خانوادهها اشاره میکند: «بعضیها که مشکل مالی دارند یا چندتا بچه دارند، واقعاً به مشکل برمیخورند.» این بیان، نشاندهنده تأثیر نامناسب این وضعیت بر خانوادههای کمدرآمد است.
وضعیت استانداردها در مدارس
«نیکنام» نگاه جامعتری به مساله ظرفیت مدارس دارد. وی معتقد است: «یکی از اصلیترین دغدغههای والدین، انتخاب مدارسی باکیفیت و با وجود کلاسهای درس با تعداد استاندارد دانشآموزان است». او ادامه میدهد: «گفته میشود تهران یکی از محرومترین استانها به لحاظ فضای آموزشی است؛ تهرانی که هر ساله بار جمعیتی بسیاری تحمل کرده و مهاجرپذیر است.»
نیکنام از تجربه شخصی خود میگوید: «نمیتوان انتظار داشت مدارس دولتی با کلاسهایی یافت که در آن حداقل استانداردهای دانشآموزی رعایت شده باشد. این در حالی است که این مساله در کیفیت آموزش، حتی با حضور باتجربهترین و کیفیترین معلمان تأثیرگذار خواهد بود.»
او از مشاهدات میدانی خود گزارش میدهد: «با مراجعه به مدارس دولتی و اطلاع از تعداد دانشآموزان در حدود ۴۰ نفر، آن هم در مقطع دوم ابتدایی، از ثبتنام در این مدارس صرف نظر کردم. هرچند برخی مدارس دولتی هم اعلام کردند در طول سال تحصیلی بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان به عناوین مختلف باید پرداختی داشته باشیم.»
یکی از مسائل پیچیدهای که خانوادهها مطرح میکنند، تناقض آشکار در اطلاعات دریافتی است. والدین میگویند که از یک سو مسئولان اعلام میکنند کلاسهای درس خالی وجود دارد و خصوصا با خروج دانشآموزان افغانستانی از کشور، ظرفیت کلاسها افزایش پیدا کرده است، اما از سوی دیگر، هنگام مراجعه برای ثبتنام با این پاسخ مواجه میشوند که ما جا نداریم. این تناقض باعث سردرگمی خانوادهها شده و سؤالاتی جدی درباره شفافیت اطلاعات و هماهنگی میان سطوح مختلف مدیریت آموزشی ایجاد میکند.
جمعبندی
مسائل مطرح شده در این گزارش نشان میدهد که بین موضوعات و دستورالعملهای اعلانی و تجربیات برخی خانوادهها فاصله قابل توجهی وجود دارد. در حالی که قانون اساسی و مسئولان آموزش و پرورش بر رایگان بودن آموزش تأکید دارند، تجربیات میدانی نشان میدهد برخی خانوادهها با چالشهایی روبهرو میشوند که ممکن است با این اصول در تناقض باشد.
مشکلات ثبتنام که شامل مسائل ظرفیت، محدودیت در انتخاب رشته، چالشهای ناشی از تغییر محل سکونت و درخواستهای مالی غیرمنتظره است، نشاندهنده ضرورت بررسی دقیقتر سیاستها و نحوه اجرای آنها است.
حل این مسائل نیازمند همکاری مؤثر و هماهنگی بیشتر میان خانوادهها، مدارس و مسئولان آموزشی است. شفافیت در فرآیندهای ثبتنام، وضوح در ضوابط مالی و ایجاد سازوکارهای مؤثر نظارت میتواند گامهایی مثبت در جهت تضمین حق قانونی آموزش رایگان برای همه کودکان و نوجوانان باشد.
در نهایت، آنچه همه طرفهای درگیر بر آن توافق دارند، اهمیت آموزش کیفی و در دسترس برای نسل آینده است. تحقق این هدف مستلزم حل تدریجی تناقضات موجود و ایجاد فضایی است که در آن حقوق قانونی خانوادهها محترم شمرده شود و امکانات آموزشی به نحو عادلانه در اختیار همه دانشآموزان قرار گیرد.
برچسب ها :آغاز سال تحصیلی ، دانشآموزان ، دغدغه ثبتنام ، لوازمالتحریر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰