آیا دریاچه ارومیه را از دست دادیم

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا- مدتی است که خبری تلخ در فضای مجازی دست به دست می شود اینکه « دریاچه ارومیه محو شده است» ، این خبر خرواره غصه را به دل انسان می آورد، چگونه می توان تصور کرد دریاچه ای که زمانی امواجش نگاه ها را به خود خیره می کرد اکنون دیگر وجود نداشته باشد، این روزها دیگر دریاچه و اطراف آن غریبه شده است، زمانی پرآب همچون نگینی می درخشید و با هر نسیمی خنکای آن صورت اهالی منطقه را نوازش می کرد اما امروزه به دشتی نمکی تبدیل شده که با هر نسیمی شوری و تلخی نمک است که صورت و گلوها را می نوازد.
روزگاری دریاچه در فصول مختلف پذیرای گردشگرانی بود که یا با کشتی در میان امواج سیر می کردند و یا تنی به آب می زدند و گل شور دریاچه را به تن می مالیدند تا به باور نیاکامان در آن منطقه، درد و بیماری را از بدن دور کنند اما امروز خشک خشک شده است، دیگر نه آبی دارد که بر روی آن پارو بزنی و نه گلی نمکی تا بدن را به آن آغشته کنی ، تا چشم کار می کند بستری سفید و خشک از نمک است که برای در امان ماندن از ریزگردهای آن باید به فکر چاره بود.
دریاچه ارومیه، این نگین آبی ایران، سالهاست که در حال خشک شدن و از دست دادن زیباییها و زیستبوم غنی خود است، این دریاچه نه تنها نماد طبیعت خیرهکنندهای است بلکه یادآور زندگی و فرهنگ مردمی است که سالها در اطراف آن زیستهاند، وضعیت کنونی آن، هر قلبی را که قبلا شکوه آنرا دیده میفشارد و حس دلتنگی و نگرانی را در دلها زنده میکند، از دست رفتن این منبع آبی به معنای از دست رفتن امیدها و آرزوهای آینده است و تنها با همت جمعی و تلاش برای حفظ آن، میتوانیم برای احیای زندگی به این زیبایی کمک کنیم، دریاچه ارومیه، فقط یک دریاچه نیست بلکه نماد اتحاد ما برای حفظ طبیعت و محیط زیستمان است.
دهه ۷۰ بود که زنگ خطر خشک شدن دریاچه ارومیه به صدا در آمد، دریاچه ای با مخزن ۱۴.۵ میلیارد متر مکعب آب که امروز در حسرت یک قطره آب چشم به آسمان دوخته است، همان زمان کارشناسان هشدار دادند در صورت خشک شدن عواقب زیانباری در انتظار نه تنها مردم منطقه بلکه کیلومترها دورتر حتی تا تهران خواهد بود، از بین رفتن گونه های خاص گیاهی و جانوری، بروز بیماری های تنفسی، کاهش محصولات کشاورزی ، به هم خوردن تنظیم دما و رطوبت و در نهایت موج مهاجرت برخی از این عواقب است که در صورت خشک شدن دامنگیر منطقه می شود.
این عوامل موجب شد تا ستادی به عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۳ شکل بگیرد، این ستاد کارهای اجرایی خود را با هدف تامین حقابه دریاچه ارومیه با روش های نرم افزاری ( آموزش و مشارکت جوامع محلی ) و سخت افزاری ( سازه ای) در سال ۱۳۹۴ آغاز شد، در این مدت اجرای این طرح ها بسیار پر هزینه بود، اما شرایط دریاچه نشان می دهد این تلاش ها چندان نتیجه بخش نبوده است، سوال این است با وجود فعالیت ستاد احیا در بالاترین سطح اما چرا به هدف خود که نجات دریاچه بود نرسیده است؟
حتی چندی پیش معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست از وضعیت وخیم دریاچه ارومیه خبر داده و گفته بود: متاسفانه اکنون تراز آب دریاچه ارومیه به پایین ترین حد رسیده و اگر از این کمتر شود دیگر امکان اعلام عدد وجود ندارد چراکه اکنون در کمترین میزان ممکن است، البته حتی از نظر میدانی می توان گفت اعدادی که اعلام شده می تواند پایین تر باشد و اکنون هم به علت گرمای هوا و تبخیر بالا شرایط بدتر خواهد شد.
احمدرضا لاهیجانزاده افزود: بر اساس آخرین آمارها (۱۱ مرداد) تراز دریاچه ارومیه ۱۲۶۹.۷۴ ، وسعت آن ۵۸۱ کیلومتر و حجم آب آن نیز ۵۰۰ میلیون متر مکعب است، درحالی که ۱۱ مردادماه سال گذشته، میزان آب دریاچه ۲ میلیارد متر مکعب و وسعت آن ١۵٣۴ کیلومتر ثبت شده است، بر این اساس چندی پیش مدیرکل استان آذربایجان غربی پیش بینی کرده که تا پایان تابستان امسال دریاچه خشک شود و با توجه به اینکه در سه ماهه تیر، مرداد، شهریور کمترین بارش ها را خواهیم داشت، احتمال خشک شدن کامل دریاچه وجود دارد.
وی درباره پیشبینی بدبینانه عدم احیای دریاچه نیز گفت: در مطالعات ستاد اجرایی در سال ۹۲ تا ۹۵ تمام پیشبینی ها از جمله خشکی کامل دریاچه و اثرات آن شامل مهاجرت، انواع بیماریها، توفان گردوغبار، نابودی معیشت و.. بررسی شده است.
حال ناخوش دریاچه ارومیه
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: زمستان گذشته به سبب اینکه بارش هایی رخ داده بود دریاچه ارومیه تا حدودی حیات داشت اما با شروع فصل گرما و مشخصا اوایل مرداد ماه گزارشی ارائه شد و نشان داد که تراز آب دریاچه ارومیه تا ۱۲۶۷.۷۴ سانتمیتر کاهش یافته است، این یعنی حداقل اختلافی حدود ۴ متر و ۳۶ سانتمیتر پایین تر از سطح تراز اکولوژیک دریاچه که عدد ۱۲۷۴.۱ است، در همان گزارش آمده بود که وسعت دریاچه حدود ۶۰۰ کیلومتر مربع رسیده است که در این شرایط اختلاف آن با وسعت دریاچه در شرایط اکولوژیک که ۵ هزار کیلومتر مربع بسیار زیاد است یعنی ۴ هزار و ۴۰۰ کیلومتر پهنه دریاچه کوچک تر شده است، حجم مخزن هم به نیم میلیارد متر مکعب رسیده که اختلاف ۱۴ میلیارد متر مکعبی را تا حجم اصلی مخزن که ۱۴.۵ میلیارد متر مکعب است را نشان می دهد.
علی ارواحی افزود: از اوایل مرداد تا کنون گزارش دیگری از سوی سازمان های مسوول ارائه نشده است اما با توجه به تشدید گرما و شرایط تبخیر قابل انتظار است که آن محدود آب باقیمانده در دریاچه هم به تدریج تبخیر شود و همان پهنه را هم از دست بدهیم.
تصاویر ماهواره ای دریاچه ارومیه از سوی مراجع داخلی معتبر منتشر شود
وی درباره تصویری که از دریاچه ارومیه منتشر شده و آنرا منتسب به ناسا می دانند گفت: در اینجا می توان به چند نکته اشاره کرد اول اینکه در وهله اول باید مراجع رسمی داخلی تایید کنند که این تصویر دریاچه ارومیه است، دوم اینکه به طور مرتب تصاویر ماهواره ای از دریاچه ارومیه منتشر می شود که اگر این اطلاع رسانی توسط نهادهای مسئول اتفاق بیفتد هم رسمیت، هم سندیت و هم فضای اعتماد سازی بیشتری را به وجود می آورد، بارها شنیده ایم که مسئولان اعلام کردند در حال پایش دریاچه ها به طور خاص دریاچه ارومیه هستند پس انتظار می رود که این تصاویر از طریق مراجع رسمی داخلی منتشر شود تا مردم در جریان وضعیت واقعی دریاچه قرار بگیرند.
وی ادامه داد: نکته سوم و مهمتر اینکه اخباری که منتشر شد عناوینی مانند محو دریاچه ارومیه در آن آمده است، این در حالیست که دریاچه محو نشده بلکه صرفا شاهد بیشینه خشکیدگی دریاچه ارومیه در تمام ادوار حیات آن هستیم آنهم در این فصل خاص، وقتی عبارتی مانند محو را به کار می بریم در واقع چند پیام را صادر می کنیم یکی اینکه دریاچه از دست رفت، ممکن است در کوتاه مدت و شرایط آنی افکار عمومی حساس شود اما به تدریج این پیام در ذهن ها و افکار عمومی جا می گیرد که دیگر کار دریاچه تمام است و ممکن است آن روند مطالبه گری متوقف شود و این برای محیط زیست خطرناک است .
ارواحی افزود: دوم اینکه می تواند بهانه ای برای برخی از بخش ها و نهادهایی که در این زمینه کم کاری کرده اند باشد که آنها با استناد به اینکه دریاچه از دست رفته و دچار مرگ شده است مدعی شوند که دیگر چیزی از آنها پرسیده نشود، بنابراین موضوع بسیار مهمی است که دقیق بگوییم دریاچه دچار بیشینه خشکیدگی خود شاید در تمام ادوار حیاتش شده است اما معنی آن تمام شدن دریاچه ارومیه نیست یعنی اینکه امید به بازگشت دریاچه وجود دارد.
وی گفت: از اواخر دهه ۷۰ روند خشکیدگی دریاچه ارومیه آغاز شد، مهمترین عامل آن هم بحث حکمرانی ناپایدار در حوضه آبریز است، بیش از یکصد سد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه احداث شده است، سطح زیر کشت بیش از ۱۲۰ درصد افزایش یافته، از طرف دیگر فاکتورهای اقلیمی تغییر کردند، بارش ها کمتر شدند، دما افزایش یافت و مجموعه این شرایط ما را به نقطه فعلی رساند.
چرا پروژه های ستاد احیای دریاچه ارومیه چندان موفق نبوده اند
وی درباره اینکه چرا پروژه های ستاد احیای دریاچه ارومیه چندان موفق نبوده اند توضیح داد: چند دلیل وجود دارد یکی اینکه مصرف آب در بخش کشاورزی در بالادست تقریبا کماکان با همان روند ناپایدار انجام می شود، در مواردی که پروژه های احیا بر روی افزایش راندمان آب کشاورزی و بهره وری تمرکز کردند و موجب صرفه جویی در مصرف آب شد هم همان آب صرفه جویی شده صرف افزایش سطح زیر کشت و کشت های پرمصرف حوضه آبریز شد، بنابراین به رغم پروژه های انجام شده اما عملا همچنان الگوی مصرف را اصلاح نکردیم.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی ادامه داد: موضوع بعدی اینکه در این سالها حقابه دریاچه به طور پایدار، منظم و کامل داده نشده است، عدد ۳.۱ میلیارد متر مکعب را به عنوان حقابه دریاچه ارومیه داریم، البته گفته می شود ستاد احیا بررسی کرده و عدد ۳.۴ میلیارد متر مکعب را به عنوان حقابه زیست محیطی سالانه دریاچه معرفی کرده است، متاسفانه این حقابه یا تامین نشده یا اگر هم تامین شده به شکل ناپیوسته بوده است در نتیجه هر بهبود موقتی در فصول بارش با شروع فصل گرما دریاچه را به نقطه قبلی و شرایط بحران برگردانده است.
ارواحی افزود: عامل بعدی سدها و زیرساخت هایی است که در حوضه آبریز دریاچه احداث شدند، اینها مسیر ورودی آب به دریاچه ارومیه را قفل کردند ضمن اینکه در مسیر انتقال آب از محل سدها، برداشت غیرمجاز آب سطحی را داریم، مجموعه این شرایط باعث شد سهم قابل توجهی از جریانات ورودی که در گذشته به دریاچه منتقل می شد مهار شود و در اختیار دریاچه قرار نگیرد، علاوه بر این متاسفانه به رغم تمام پروژه های احیایی همچنان برنامه منابع و مصارفی که سدها و رودخانه ها در حوضه آبریز دارند به شکل تقریبا قبلی اجرا می شود یعنی تغییر چشمگیری را حداقل در این برنامه های منابع و مصارف نمی بینیم .
اصرار ستاد احیای دریاچه ارومیه بر راه حلهای سازه ای
وی گفت: یکی از پروژه های احیایی بسیار پر سر و صدای ستاد، احداث تونل و خط انتقال کانی سیب بود که آنهم کمتر از وعده ها به دریاچه آب رساند، در ابتدا پیش بینی شده بود که ظرفیت انتقال این تونل تا ۶۰۰ میلیون متر مکعب باشد بعد ظرفیت اسمی آن تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب کاهش یافت، در نهایت گفته شد نهایت ظرفیت انتقال تا ۴۸۰ میلیون متر مکعب است در نتیجه انتقال واقعی کمتر از برنامه ریزی انجام شده بود، حتی همین ظرفیت اسمی هم به طور دائمی در اختیار دریاچه قرار نگرفت، مثلا برخی سالها شاید اصلا انتقالی نداشته برخی سالها هم متغیر بین ۱۳۰ تا ۲۲۰ میلیون متر مکعب از خط انتقال کانی سیب به دریاچه منتقل شد.
ارواحی ادامه داد: علاوه بر این یکی دیگر از پروژه ها، بحث بازچرخانی و تصفیه فاضلاب در استان های آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی بود که به نظر می رسد همچنان این پروژه به بهره برداری نرسیده است یا حداقل شاهد انتقال پساب های تصفیه شده به سمت دریاچه ارومیه نیستیم.
وی تاکید کرد: حال جای سوال دارد که چرا ستاد احیای دریاچه ارومیه تا این حد به راه حل های سازه ای اصرار داشته است، البته بازچرخانی آب کاملا قابل دفاع است اما طرح انتقال کانی سیب خیلی اظهار نظرهای متناقضی داشت اما در نهایت آن ظرفیت پیش بینی شده هم به دریاچه نرسید.
مدیریت چندپاره و اقتصاد سیاسی آب کار دریاچه را به این روز رسانده است
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی اظهار کرد: با وجود داشتن قانون و ضمانت های قانونی اما متاسفانه مدیریت چند پاره و اقتصاد سیاسی آب، تضاد منافع برای نهادهای مختلف و فقدان ساز و کاری الزام آور برای رها سازی حقابه، نشان می دهد که ستاد احیا نتوانسته یکپارچگی نهایی، تفهیم منافع و ایجاد ساز و کار الزام آور برای رها سازی حقابه را به عمل برساند.
وی تاکید کرد: البته تلاش های ستاد را نمی توانیم به شکل صفر و ۱۰۰ بگوییم اینکه کاملا صفر یا ۱۰۰ بوده است، در مواردی توانسته دستاوردهایی داشته باشد اما در نهایت به آن هدفی که پیش بینی کرده بود نرسید و همچنان یکی دیگر از مسائلی که به نظر من پاشنه آشیل ستاد احیا بود تمرکز بیش از حد بر راه حل های سازه ای به جای اصلاح الگوی مصرف بود.
ارواحی گفت: به عنوان مثال در نهایت اگر تونل کانی سیب با ظرفیت کامل هم اجرا شود به همراه پروژه های بازچرخانی آب در مجموع می توانند یک میلیارد متر مکعب آب به دریاچه برسانند در حالیکه حقابه دریاچه ارومیه ۳.۴ میلیارد متر مکعب است یعنی در خوشبینانه ترین حالت باز هم ۲ میلیارد متر مکعب کسری آب داشتیم، بنابراین اینجاست که ضرورت داشت اصلاح الگوی مصرف در حوضه آبریز مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
وی تاکید کرد: بحث مدیریت چند پاره و اقتصاد سیاسی آب آسیب زیادی به دریاچه ارومیه وارد کرد، در سایر حوضه های آبریز هم آسیب زننده است، متاسفانه منافع و برنامه های بخشی باعث می شود خیلی از قوانین نادیده گرفته شود، بنابراین اقدامات نرم افزاری کاهش مصارف باید با حکمرانی پایدار آب در حوضه آبریز دریاچه توام شود.
وی ادامه داد: علاوه بر این موارد، برداشت بی رویه آب زیر زمینی، فرونشست دشت ها و اضافه برداشت از آبخوان ها، باعث شد که آبخوان ها در حوضه دریاچه ارومیه خالی شوند و این فرونشستی که پیرامون دریاچه ارومیه گزارش شده برگشت پذیری سیستم را کمتر می کند این هم یکی دیگر از عواملی است که باعث شده پروژه های احیایی نتوانند جوابگو باشند.
آیا دریاچه ارومیه را از دست دادیم
ارواحی درباره اینکه با تمام اینها آیا دریاچه ارومیه را از دست داده ایم گفت: به نظر می رسد دورنمایی که می توان برای دریاچه ارومیه متصور بود دو سناریو دارد، سناریوی اول ادامه وضع موجود است یعنی اگر بدون کاهش معنادار در برداشت ها در حوضه آبریز و پرداخت پایدار حقابه اتفاق نیفتد هر بارش خوبی فقط یک جهش موقت ایجاد می کند و با شروع فصل گرما دوباره افت تراز و خشکیدگی گسترده دریاچه ارومیه را شاهد خواهیم بود در این شرایط آبخوان ها به تدریج تهی تر می شوند و فرونشست را تشدید می کنند، از طرفی کریستالیزه شدن نمک در بستر دریاچه بر شدت جزایر حرارتی دامن می زند و به تدریج احیا و بازسازی دریاچه سخت و سخت تر می شود.
وی افزود: اما سناریوی دوم این است که مدیریت مصرف آب را در بخش کشاورزی اصلاح کنیم و همزمان پرداخت واقعی و پایدار حقابه دریاچه ارومیه را در دستور کار قرار دهیم به عنوان مثال اگر سالانه ۳.۴ دهم میلیارد متر مکعب حقابه دریاچه ارومیه به طور پیوسته داده و برداشت های کشاورزی به طور شفاف کنترل شوند و شاهد کاهش مصرف آب در کشاورزی باشیم، بازگشت سطح و زیست بوم دریاچه ارومیه می تواند به تدریج اتفاق بیفتد.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی تاکید کرد: اگر حقابه ۳.۴ میلیارد متر مکعبی به طور مداوم و پیوسته به دریاچه داده شود سالانه حدود ۲ میلیارد متر مکعب تبخیر سطحی داریم یعنی اندوخته دریاچه در هر سال حدود ۱.۵ میلیارد متر مکعب است، یعنی در یک بازه ۱۰ ساله دوباره حجم مخزن دریاچه ارومیه که ۱۴.۵ میلیارد متر مکعب است به تدریج پر می شود.
زوم افزایش تاب آوری اکولوژیکی دریاچه و سازگاری با شرایط اقلیمی
وی ادامه داد: در همین شرایط تغییرات اقلیمی و خشکسالی را داریم، در این جا لازم است افزایش تاب آوری اکولوژیکی دریاچه و سازگاری با شرایط اقلیمی جدید را داشته باشیم که متاسفانه در این حوزه هم کار جدی انجام نشده است.
ارواحی افزود: زمستان گذشته بارش هایی داشتیم و سیلاب های فصلی رخ داد اما گزارش های متعددی ارائه شد که برداشت های غیر مجاز و غیر قانونی از آبهای سطحی اتفاق افتاده است یا اینکه چون مسیرهای سیلابی به سمت دریاچه هموار نبود از این رو سیلاب ها از دسترس خارج می شدند و آبی به دریاچه نمی رسید، بنابراین با افزایش تاب آوری یعنی اینکه بتوانیم سیلاب را مدیریت کنیم تا حد امکان منابع آب سیلابی به دریاچه ارومیه برسد، می تواند ریسک و هشدارهای ناشی از تغییرات اقلیمی و اثرات خشکسالی ها را کند ؛ شاید نتوان آنرا کامل از بین ببرد اما می توان آنرا کنترل کرد.
وی گفت: آمارها نشان می دهد در سالجاری حدود ۴۰ درصد بارش متوسط کشور زیر نرمال بود اگر حقابه دریاچه ارومیه در این شرایط خشکسالی ۴۰ درصد کاهش پیدا کند قابل قبول است اما می بینیم این کاهش حقابه به مراتب بیشتر از اختلاف بارش نرمال است اینجا نشان می دهد که مدیریت و حکمرانی یکپارچه برای تخصیص حقابه دریاچه ارومیه وجود نداشته است، یک بخشی از موضوع متوجه شرایط خشکسالی و یا تغییرات اقلیمی است بخش قابل توجهی در شکل حکمرانی و مدیریت منابع آب و الگوی مصرف ما است که باید مورد توجه قرار گیرد.
برچسب ها :پهنه آبی ، دریاچه ارومیه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰