وقتی چرخ جمعیت ایران کُند میچرخد

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایسنا، خانواده یکی از اصلیترین نهادهای اجتماعی بوده که در قرن اخیر به دنبال تغییرات ناشی از نوسازی با تحولات متعدد روبه رو شده است. این تحولات که از کشورهای توسعهیافته آغاز شد، به آنها محدود نماند و با اشاعه آن در کشورهای در حال توسعه منجر به تغییرات زیادی در آن جوامع نیز شد. ایران نیز همچون سایر این کشورها با حرکت به سمت نوسازی شاهد تغییر در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود بود که در نتیجه آن نهاد خانواده نیز دچار دگرگونیهایی شد؛ تغییر از خانواده گسترده به خانواده هستهای، استقلال جوانان در انتخاب همسر، ازدواج در سنین بالا، تغییر باروری طبیعی به فرزندآوری کنترلشده، کاهش درخواست فرزندخواهی و افزایش انتظارات از زندگی، همه حکایت از تغییر در نهاد خانواده دارد.
تحولات در نهاد خانواده و پویاییهای جمعیتشناسی به شدت به هم وابسته هستند؛ کاهش باروری در کشور تا پایینتر از سطح جانشینی، واقعیت انکارناپذیر در جامعه ایران است. تأثیر سیاستهای کنترل جمعیتی در کاهش باروری ایران را نمیتوان نادیده گرفت، اما تغییر رفتار باروری مردم تحت تأثیر عوامل دیگری نیز بوده است. در واقع فرایند گذار باروری در ایران متناسب با تحولاتی بوده که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نیز برخی از ابعاد سنتی خانواده به وقوع پیوسته است و به تغییراتی در رفتار، ایدهالها و تمایلات فرزندآوری مردم منجر شده است. این تغییرات تنها بر جمعیت فعلی کشور اثر نمیگذارد، بلکه بر ساختار آینده جمعیت و نسلهای آتی هم اثرگذار است.
پیشبینیهای جمعیتی نشان میدهد، ایران بین سالهای ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۰ وارد مرحله سالمندی جمعیت خواهد شد. سالمندی جمعیت به دلیل کاهش باروری و افزایش امید زندگی رخ میدهد. سرعت سالمندی در ایران به دلیل سرعت بالای تغییرات باروری بالا بوده و کشور کمتر از دو دهه برای ایجاد زیر ساختها و تأمین منابع لازم جهت مواجهه با این تغییر جمعیتی فرصت دارد.
ازدواج نیز یکی دیگر از بخشهای نهاد خانواده است که تحت تأثیر تغییرات ساختاری و فرهنگی در گذار از نظم سنتی به نظم مدرن دچار تغییرات چشمگیری شده است. میانگین سن در اولین ازدواج برای زنان در چند دهه اخیر حدود پنج سال افزایش داشته و نرخ تجرد قطعی بالا رفته و نرخ طلاق امروزه به بیش از دو برابر میزان خود در دهه ۱۳۷۰ رسیده است. با افزایش سهم افراد ازدواج نکرده یا خانوادههای تک والد، آسیبهای مختلف اجتماعی و فرهنگی تشدید میشوند.
وجود این مسائل متعدد در حوزه جمعیت و خانواده در میان مدت و بلندمدت بر اقتصاد، جامعه، فرهنگ و حتی امنیت ملی به صورت مستقیم و غیر مستقیم اثر میگذارد. افزون بر این موارد، اهمیت و نقشی که خانواده و کارکردهای آن در فرهنگ ایرانی- اسلامی دارد، سبب شده است تا به طور مکرر در اسناد بالادستی، همچون اصل ۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی خانواده و سیاستهای کلی جمعیت ابلاغی توسط مقام معظم رهبری بر حمایت از این نهاد و حل چالشها و مسائلی که در ارتباط با آن وجود دارد، تأکید شود. در راستای اجرای این سیاستها و گرهگشایی از مسائل این حوزه، باید برنامههای عملی پیشنهاد شده و مداخلات اثرگذار صورت گیرد. موفقیت در شکلدهی تغییر و تحولات آتی همچنین هدایت کشور در مسیر مناسب، مستلزم درک علل تغییر و تحول در گذشته، شناخت ساختارها و روابط ایجادکننده تحولات آینده و نیز برنامهریزی جامع و سیستمنگر برای پاسخ به تحولات و حرکت جهت اهداف است.
در سالهای اخیر مجدداً نرخ جانشینی تا حدود ۱.۷ فرزند کاهش یافته است
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، یکی از عوامل بسیار مهم در اتخاذ خط مشیهای سیاسی و اقتصادی همگام شدن با تغییرات جمعیتی بوده که در این میان آگاهی از تغییر ترکیب سنی جمعیت در کشورها برای تصمیمگیری در خصوص سرمایهگذاری و برنامهریزی حائز اهمیت است. ایران در سه دهه گذشته تحولات جمعیتی چشمگیری را تجربه کرده است. نرخ باروری کل از ۷ فرزند در سالهای دهه ۶۰ به ۱.۷۵ فرزند در سال ۱۳۹۰ رسید؛ به طوری که تحولات باروری ایران به سریعترین کاهش باروری در جهان تعبیر شده است. براساس دادههای سرشماری ۱۳۹۵، باروری اندکی در این بازه تا نزدیک نرخ جانشینی افزایش یافته و به ۲ فرزند رسید، اما برآوردهای مرکز آمار نشان میدهد در سالهای اخیر مجدداً تا نزدیک نرخ ۱.۷ فرزند کاهش یافته است.
کاهش باروری در مناطق روستایی هم راستا با مناطق شهری و استانهای با باروری پایین بوده و حتی شدیدتر از آنها بوده است. فاصله بین نرخ باروری کل در مناطق شهری و روستایی از اواخر دهه ۷۰ به طور چشمگیری کاهش یافته است. با وجود افزایش نسبی نرخ باروری کل در سرشماری ۱۳۹۵ نسبت به دوره منتهی به سرشماری ۱۳۹۰، از سطح جانشینی یعنی رقم ۲.۱ کمتر است. این بدین معناست که با جایگزینی کمتر از دو فرزند برای هر زوج، رفته رفته نسلها به نحو مطلوب جایگزین نشده و رشد منفی جمعیت را رقم خواهد زد. این رقم در مناطق شهری ۱.۶۵ و در مناطق روستایی ۲.۱۹ فرزند به دست آمده است.
البته به رغم روند کاهشی نرخ باروری، تعداد جمعیت کشور طی قرن اخیر افزایشی بوده، روندی که در دو دهه اخیر با آهنگ ملایمتری ادامه داشته است. جمعیت ایران که در ابتدای قرن اخیر حدود ۱۰ میلیون نفر بوده، با روندی افزایشی در سال ۱۳۵۰ به ۳۰ میلیون نفر و در انتهای قرن به بیش از ۸۰ میلیون نفر رسیده است.
البته به رغم روند کاهشی نرخ باروری، تعداد جمعیت کشور طی قرن اخیر افزایشی بوده، روندی که در دو دهه اخیر با آهنگ ملایمتری ادامه داشته است. جمعیت ایران که در ابتدای قرن اخیر حدود ۱۰ میلیون نفر بوده، با روندی افزایشی در سال ۱۳۵۰ به ۳۰ میلیون نفر و در انتهای قرن به بیش از ۸۰ میلیون نفر رسیده است.
علاوه بر اندازه مطلق جمعیت یا نرخ رشد جمعیت، توجه به ترکیب یا ساختار سنی جمعیت و تغییرات آن، بسیار حائز اهمیت است چراکه میتواند منشأ بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع شود و برای برنامهریزیهای مختلف حوزه اقتصادی و اجتماعی، همچون برنامهریزی آموزشی، برآورد عرضه نیروی کار، برنامهریزی برای امکانات بهداشتی و … اهمیت دارد.
گذار سنی جمعیت چهار مرحله دارد و بسته به ساختار سنی و غلبه گروههای اصلی سنی میتوان آن را در چهار مرحله «کودکی؛ جمعیت زیر ۱۵ سال»، «جوانی؛ جمعیت ۱۵ تا ۲۹ سال»، «میان سالی یا بلوغ؛ جمعیت ۳۰ تا ۶۴ سال» و «سالمندی؛ بالای ۶۵ سال» تقسیمبندی کرد.
برای نمایش هندسی توزیع جمعیت برحسب سن، میتوان از هرم سنی جمعیت نیز استفاده کرد؛ شکل هرم سنی یک کشور به سه عامل «تعداد موالید در هر یک از نسلها»، «تقلیل تعداد افراد در اثر مرگ ومیر» و «مهاجرت به کشور و یا مهاجرت از کشور» بستگی دارد.
هرم سنی در جمعیتهای جوان مثلثی شکل با قاعده وسیع است و این نوع هرم، رشد سریع جمعیت را هم نشان میدهد و برعکس در جمعیت سالخورده هرم به شکل زنگ ناقوس و استوانه در میآید. هرم سنی جمعیت کشور در سال ۱۳۵۵ یک هرم سنی با شکل مثلثی و پایه بسیار وسیع است که نشان از ساختار سنی بسیار جوان دارد. ادامه روند باروری بالا تا سال ۱۳۶۵ و کاهش مرگ ومیر موجب شد که در دهه ۶۰، ساخت سنی جمعیت کشور به بالاترین حالت جوانی خود برسد و جمعیت کمتر از ۱۵ سال بیش از ۴۵ درصد جمعیت را به خود اختصاص دهد.
پس از دهه ۶۰ از یک طرف با کاهش مرگ ومیر و در نتیجه بالا رفتن سن امید به زندگی، افراد بیشتری به سنین بالای هرم جمعیتی رسیده و بنابراین بدنه هرم رو به گسترش است. از طرف دیگر با کاهش باروری پایه هرم سنی میل به کوچک شدن یافته و در نتیجه ساختار سنی جمعیت کم کم از حالت جوانی خود خارج میشود.
یکی دیگر از شاخصهای مهم مرتبط با خانواده که در تحلیلهای جمعیتشناختی نیز اهمیت دارد، وضعیت زناشویی است. ازدواج، یکی از مؤلفههای اساسی تشکیل جامعه سالم چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی است که در همه جوامع اهمیت دارد. در جوامع اخلاقمدار با رویکرد محافظهکارانه حفظ نهاد ازدواج و خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است.
در جامعه ما به لحاظ مقتضیات فرهنگی- اجتماعی و توجه ویژه اسلام به خانواده و ازدواج این امر اهمیت بیشتری مییابد. علاوه بر تأثیراتی که ازدواج بر مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی دارد، بر مؤلفههای جمعیتی همچون ترکیب و ساختار جمعیت و میزان باروری نیز اثرگذار است. هرچند ازدواج حجم جمعیت را تغییر نمیدهد، اما به دلیل تقدم ازدواج بر باروری و همچنین رابطه میان زناشویی و باروری به خصوص در کشور ما که فرزندآوری در خارج از نهاد مقدس خانواده پذیرفته شده نیست، مطالعه ازدواج بخش مهمی از تحلیلهای جمعیتشناسی را به خود اختصاص میدهد.
سن ازدواج یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی سلامت، بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب میشود. تأخیر در ازدواج شرایط رشد ناهنجاریهای اجتماعی را فراهم میکند و از آن جهت که با کاهش طول دوره باروری میتواند الگوی فرزندآوری و ساختار جمعیت را تغییر دهد، مسئله بر جمعیت نیز تأثیرگذار است.
میانگین سن در اولین ازدواج برای زنان از ۱۹.۷ سال در سال ۱۳۵۵ به ۲۳ سال در سال ۱۳۹۵ رسیده که این معیار در این دوره زمانی برای مردان نیز بیش از ۳ سال افزایش داشته است. افزایش میانگین سن در اولین ازدواج نشاندهنده تأخیر در ازدواج جوانان بوده که امروزه به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. همچنین بالا رفتن سن و کاهش تمایل به ازدواج به دنبال خود پیامدهایی نظیر «تجرد قطعی» را به همراه دارد.
تجرد طولانی یا قطعی، پدیدهای است که در آن فرد شرایط مناسب سنی برای ازدواج را از دست میدهد. البته شاید امکان ازدواج داشته باشد، اما دیگر امکان باروری وجود ندارد. سن تجرد قطعی برای دختران بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی یا سنی است که قدرت باروری از دست میرود، لذا باید توجه کرد که واژه تجرد قطعی برای افرادی به کار میرود که بدون حتی یکبار ازدواج، وارد سن ۴۰ سالگی شدهاند.
روند افزایشی تجرد قطعی در زنان بیشتر از مردان است
روند افزایشی تجرد قطعی در زنان، به مراتب بیش از مردان بوده، به طوری که طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص برای مردان حدود دو برابر، اما برای زنان بیش از سه برابر شده است. در سال ۱۳۹۵ تجرد قطعی زنان روستایی بیشتر از تجرد قطعی زنان شهری بوده است.
علاوه بر سن ازدواج و تجرد قطعی، تحولات دیگر نهاد خانواده نیز به طور غیرمستقیم بر میزان باروری و افزایش جمعیت تأثیرگذار هستند. خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، در طول تاریخ و در جوامع مختلف دچار تغییرات ساختاری، کارکردی و معنایی گستردهای شده که در ایران نیز این نهاد با تحولات عمدهای روبه روست. یکی از مهمترین ابعاد و جنبههای در حال تغییر خانواده، افزایش میزان طلاق است.
طلاق عامل دیگر کاهش فرزندآوری
طلاق پیامدهای عمیق اقتصادی و اجتماعی بر مردان و زنان مطلقه، فرزندان طلاق و اجتماع دارد. طلاق خود میتواند از عوامل متعددی ناشی شود که در هر صورت به کاهش فرزندآوری در خانواده منجر خواهد شد.
در سطح جهانی میزان طلاق در یک قرن اخیر روندی رو به افزایش داشته که این روند افزایشی به ویژه از دهه ۱۹۶۰ میلادی در بسیاری از کشورهای غربی سریع و شتابان بوده است. متأسفانه در جامعه ایران آمار طلاق به خصوص در نقاط شهری (به ویژه شهر تهران) در حال افزایش بوده و شاخصهای مختلفی برای سنجش پایداری خانواده وجود دارد. یکی از شاخصهایی که در رسانهها متواتر بوده، نسبت طلاق به ازدواج در هر سال است، اما کارشناسان حوزه خانواده معتقدند که مقایسه نسبت طلاق به ازدواج معیار مناسبی برای سنجش روند تعداد طلاقها نیست؛ چراکه در این مقایسهها، میزان طلاق در هر سال نسبت به میزان ازدواج در همان سال مقایسه میشود؛ در حالی که باید آمار طلاق در هر سال را با آمار ازدواج در سال وقوع آن مقایسه کرد.
برای درک بهتر روند میزان طلاق میتوان از دو معیار مناسب دیگر که نرخ طلاق خام و نرخ طلاق خالص هستند، بهره برد. نرخ طلاق خالص، از تقسیم تعداد طلاقهای صورت گرفته طی یک سال معین بر جمعیت افراد دارای همسر (ضرب در ۱۰۰۰) به دست میآید و نرخ طلاق خام نیز نشانگر تعداد طلاق به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت کشور است.
پدیده طلاق و افزایش میزان آن تبدیل به یک مسئله اجتماعی در ایران شده است. در حال حاضر، نه فقط سن ازدواج بالا رفته و از عمومیت ازدواج کاسته شده، بلکه خانواده هم آسیبپذیرتر شده و ازدواجها بیشتر در معرض طلاق قرار گرفته است. براساس یافتهها احتمال مطلقه بودن در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است. همچنین یافتهها نشان میدهد، عوامل اقتصادی همچون بیکاری جوانان متأهل، تورم و عدم توان تأمین مالی خانواده احتمال طلاق را افزایش میدهد.
همچنین عدم پایداری به ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، فردگرایی و مادیگرایی، کمرنگ شدن سنتهای خانوادهمحوری و نقش حمایتی خانواده، ناکافی بودن مهارتهای رفتاری و حل تعارض از علل فرهنگی و زمینهای پدیدآورنده معضل طلاق شناخته شدهاند.
برچسب ها :ازدواج ، نرخ باروری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰