کشورهای عرب نمیتوانند جنگ غزه را متوقف کنند

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایسنا، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته در سفر منطقهای خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس، شامل عربستان، امارات متحده عربی و قطر رفت و با استقبال گرم سران این کشورها روبرو شد. او تحریمها علیه سوریه را لغو کرد تا این کشور شروع تازهای داشته باشد و از معماری مجلل کاخها سلطنتی آنها تعریف و تمجید کرد. او در یکی از کاخهای قطر گفت که «بهعنوان یک فرد در حوزه ساختوساز، این سنگ مرمر بینقص است».
گاردین نوشته است: «ترامپ هرگز تا این حد، آنطور که آرزویش را دارد، مورد توجه قرار نگرفته بود. شرایطی که در آن، ثروت حاکمان، قدرت رهبری سلطنتهای مطلقه، تلاش حسابشده آنها برای نشان دادن عناصر شرقی خود و چاپلوسی بیش از حد آنها او را احاطه کرده بود. همان مردی که در دوره اول ریاست جمهوری خود ممنوعیت ورود مسلمانان را تصویب کرد، در این سفر در مساجد قدم میزد و مسیر رادیکال حاکم جدید سوریه به قدرت را نادیده میگرفت. ترامپ او را مردی خوشتیپ و جذاب توصیف کرد که گذشته سختی داشته است! دعوت او برای به رسمیت شناختن نقش جدید کشورهای خلیج فارس، چه به عنوان قدرتهای سیاسی و چه اقتصادی و تاثیر واقعی آنها در مورد آنچه سوریه در حال حاضر به آن نیاز دارد، بسیار آزارنده و جانفرسا است.
با این حال، رویکرد او نشان میدهد دولتهای قبلی آمریکایی تا چه اندازه متزلزل و متناقض بودهاند. جو بایدن، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده زمانی قول داد که به دلیل نقش دولت عربستان در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف سعودی و جنگ یمن، موضع سختی علیه این کشور اتخاذ کند اما سپس به نظر رسید که آن را فراموش کرده یا متوجه شده است که نمیتواند به آن عمل کند. از ترامپ، چنین سیگنالهای متناقضی وجود ندارد. او میگوید که “شما ثروتمند هستید، ما به شما نیاز داریم. شما هر کاری که لازم است را انجام میدهید.”
دموکراتها در حالی که بهطرز شرمآوری در اجرای استانداردهای حقوق بینالملل کوتاهی میکردند، تنها درباره آن سخنرانی میکردند اما ترامپ بهطور کلی از تظاهر به حقوق بینالملل دست میکشد و با این کار به این نمایش که ایالات متحده همیشه یک بازیگر با فضیلت در منطقه بوده است، پایان میدهد. نتیجه آن؛ سوداگری افراد برابر، معاملات میلیارد دلاری و بدهبستانهای آشکار است.
برای سه کشور خلیج فارس که ترامپ از آنها بازدید کرد نیز به رسمیت شناختن پروژههای ملی عظیم آنها در تحول اقتصادی و موقعیت سیاسیشان از نظر سیاست خارجی، اشتیاق آنها را برای دیده شدن برآورده کرد، اینکه آنها تنها بهعنوان افراد ثروتمندی که باید مدیریت شوند – دیده نشوند – بلکه به عنوان دلالان قدرت و پیچیده در نوع خود شناخته شوند.»
گاردین ادامه داد: «آنچه واضح است، این است که مرکز ثقل ایالات متحده از پایتختهای اروپایی و اتحادهای فراآتلانتیکی به سمت منطقهای در حال تغییر میرود که تا آنجا که به ترامپ مربوط میشود، او را با هیچ محکومیت اخلاقی در مورد اوکراین آزار نمیدهد، نگرانی آزاردهندهای در مورد رأیدهندگان ندارد و میلیاردها دلار اضافی برای سرمایهگذاری و چاپلوسیهای پر زرق و برق دارد. کر استارمر، نخست وزیر انگلیس نیز میتواند با ارائه یک دعوتنامه سلطنتی “تاریخی” برای یک سفر رسمی، شانس خوبی برای جلب نظر ترامپ داشته باشد اما آیا او میتواند پرچم آمریکا را بر بلندترین ساختمان جهان نصب کند؟
با این حال، رویکرد او نشان میدهد دولتهای قبلی آمریکایی تا چه اندازه متزلزل و متناقض بودهاند. جو بایدن، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده زمانی قول داد که به دلیل نقش دولت عربستان در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف سعودی و جنگ یمن، موضع سختی علیه این کشور اتخاذ کند اما سپس به نظر رسید که آن را فراموش کرده یا متوجه شده است که نمیتواند به آن عمل کند. از ترامپ، چنین سیگنالهای متناقضی وجود ندارد. او میگوید که “شما ثروتمند هستید، ما به شما نیاز داریم. شما هر کاری که لازم است را انجام میدهید.”
دموکراتها در حالی که بهطرز شرمآوری در اجرای استانداردهای حقوق بینالملل کوتاهی میکردند، تنها درباره آن سخنرانی میکردند اما ترامپ بهطور کلی از تظاهر به حقوق بینالملل دست میکشد و با این کار به این نمایش که ایالات متحده همیشه یک بازیگر با فضیلت در منطقه بوده است، پایان میدهد. نتیجه آن؛ سوداگری افراد برابر، معاملات میلیارد دلاری و بدهبستانهای آشکار است.
برای سه کشور خلیج فارس که ترامپ از آنها بازدید کرد نیز به رسمیت شناختن پروژههای ملی عظیم آنها در تحول اقتصادی و موقعیت سیاسیشان از نظر سیاست خارجی، اشتیاق آنها را برای دیده شدن برآورده کرد، اینکه آنها تنها بهعنوان افراد ثروتمندی که باید مدیریت شوند – دیده نشوند – بلکه به عنوان دلالان قدرت و پیچیده در نوع خود شناخته شوند.»
گاردین ادامه داد: «آنچه واضح است، این است که مرکز ثقل ایالات متحده از پایتختهای اروپایی و اتحادهای فراآتلانتیکی به سمت منطقهای در حال تغییر میرود که تا آنجا که به ترامپ مربوط میشود، او را با هیچ محکومیت اخلاقی در مورد اوکراین آزار نمیدهد، نگرانی آزاردهندهای در مورد رأیدهندگان ندارد و میلیاردها دلار اضافی برای سرمایهگذاری و چاپلوسیهای پر زرق و برق دارد. کر استارمر، نخست وزیر انگلیس نیز میتواند با ارائه یک دعوتنامه سلطنتی “تاریخی” برای یک سفر رسمی، شانس خوبی برای جلب نظر ترامپ داشته باشد اما آیا او میتواند پرچم آمریکا را بر بلندترین ساختمان جهان نصب کند؟
مسئله محدودیتهای این رویکرد جدید ایالات متحده در ارزیابی صحیح آنچه اتفاق افتاده، بسیار مهم است. زیرا اگرچه به نظر میرسد که اتفاقی تاریخی رخ داده است، ممکن است در موضوعی (جنگ غزه) که بیشترین اهمیت را دارد، هیچ نتیجهای حاصل نشود. اگر این نیروها هنوز توانایی دیکته کردن آنچه در حیاط خلوت خود اتفاق میافتد را ندارند، توانایی تثبیت و تعیین آینده سیاسی منطقه را نیز ندارند یا در واقع، اگر ردای رهبری را که در آن قدرت و مسئولیت نجات سایر اعراب از گرسنگی، آوارگی و قلدری را دارند، بر تن نمیکنند، پس همه اینها یک نمایش پیچیده با مقداری ثروت بادآورده اقتصادی است.»
روزنامه چاپ لندن در پایان تاکید کرد: «اینکه سرنوشت خود را در دست داشته باشید، تنها چیزی است که واقعاً اهمیت دارد.»
برچسب ها :جنگ غزه ، دونالد ترامپ ، کشورهای عرب خلیج فارس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰