به گزارش رواج ۲۴ به نقل از -فارس– رهبر قرآنشناس، قرآندان و حکیم انقلاب اسلامی در اولین روز ماه مبارک رمضان امسال در محفل قرآنی حسینیه امام خمینی، مجددا بر رونق بی نظیر و رشد فعالیتهای قرآنی و گرایش روزافزون مردم به قرآن تاکید کردند و فرمودند: «حمد میکنم خدا را، شکر میکنم خدای متعال را بر افزایش مستمرّ قرآنخوانان….. قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن میگوییم ترتیل، خیلی کار مهمّی است، خیلی کار جالبی است. اینکه الان رایج شده در همهی کشور، در مشهد، در قم، در جمکران، در خوزستان در اهواز، در طبس، در همهجا میخوانند قرآن را که در تلویزیون پخش میکنند، این کار خیلی باارزشی است، کار خیلی خوبی است. شاید من نتوانم آن شادی و خرسندی فوقالعادهی خودم را تصویر کنم برای شما، آن وقتی که میبینم قرّاء مختلف و گوناگون میآیند مینشینند قرآن را میخوانند، هم تجویدی، هم با وقف و ابتداء صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوقالعاده است، این خیلی خوب است؛ این هر چه بیشتر رواج پیدا کند خوب است….. خوشبختانه پیشرفت کشور ما از لحاظ قرآن یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما میبینیم، بمراتب سریعتر بوده؛ یعنی در کشوری که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود و در شهرهای بزرگ، دو جلسه، سه جلسه یا پنج جلسهی قرآن بود و حدّاکثر مثلاً شش هفت قاری قرآن وجود داشتند که قرآن را خوب میخواندند، تجویدی میخواندند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور، حتّی در شهرهای کوچک و شاید در بعضی از روستاها قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجستهای هستند که تلاوت میکنند.
خب اینها برجستگی ما است و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند؛ نه، بحمدالله خیلی خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود.»در این مجال و مقال در پردازش و شرح این سخنان و گرایش مردم به قرآن نکاتی را یادآور میشوم.۱- عشق به قرآن همانند اشک بر اهل بیت نعمتی است که کمش زیاد است و زیادش کم است. قرآن نه زمینی و نه زمانی است. نه متزمّن به زمانِ اینجایی و نه متمکّن به مکانِ اینجایی است. قرآن، ملکوتی است و ملکوتی برتر از زمان و زمین است. پژوهندگان و اندیشهوران و اندیشهورزان قرآنی همگی باید دلایل شوق و ذوق و سوق مردم ایران به قرآن را بررسی کنند و دلایل این سرمستی و دلمستی که خود قرآن با تعبیر «و سقاهم ربهم شراباً طهوراً» وصفش میکند را به گفتگو بگذارند. من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم/ تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم.قرآن کریم به عنوان تنها کتاب آسمانی غیر محرّف موجود که کلام خدا، زبان وحی و اصلی ترین منبع دین و معرفت دینی ما مسلمانان است، مقدسترین کتاب (یا شاید پدیده) در میان ایرانیان است؛ احتمالا خانه هیچ مسلمانی در ایران را نتوان پیدا کرد که حداقل یک جلد کلام الله در آن موجود نباشد. البته بدیهی است میزان ارتباط و انس با قرآن تشکیکی و ذو مراتب است و از حداقلیترین ارتباط و حضور صرف در مراسم عقد و ترحیم تا ارتباط حداکثری و مؤانست دائمی با آیات و مفاهیم قرآن را شامل می شود.
۲- راز محبوبیت جزءخوانیهای رمضان چیست؟ چرا بر مخاطبین این آئیینِ به ظاهر تکراری که هر سال در ماه مبارک رمضان اجرا می شود، سالانه افزوده می شود و هیچگاه از اشتیاق مردم نسبت به قرآنخوانی کم نمیشود؟ در حالیکه در فرم و قالب اجرا و حتی در بازنمایی تلویزیونی این مراسم، تقریبا هیچ نوآوری و سبک جدیدی طی سالیان گذشته اتفاق نیفتاده است. به نظر می رسد راز این محبوبیت را باید در جای دیگری غیر از ظواهر و قالبها جست. صبحخیزی و سلامت طلبی چون حافظ/ هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «همانا قرآن زنده است و نمرده، و همانگونه که شب و روز، خورشید و ماه در جریانند، قرآن نیز جریان دارد و بر آخرین ما همانگونه تطبیق میشود که بر اولین ما جاری شده است؛ قَالَ الصّادِقُ علیهالسلام: إِنَّ الْقُرْآنَ حَیٌّ لَمْ یَمُتْ وَإِنَّهُ یَجْرِی کَمَا یَجْرِی اللَّیْلُ وَالنَّهَارُ وَ کَمَا یَجْرِی الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَیَجْرِی عَلَى آخِرِنَا کَمَا یَجْرِی عَلَى أَوَّلِنَا.» (تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۰۳).در بیان مفهوم این روایت گفته شده است که در بستر قدسی قرآن کریم، روح و نور الهی در جریان است و به اقتضای اینکه به مصدر اعلای وجود متصل است و تجلّای علم لایتناهی سرمدی در ذات لیلهالقدر محمدی صلیاللهعلیهوآله است، هر لحظه برای نفوس مستعده جلوهای نو و با طراوت دارد، چنانکه در روایت آمده است که از امام صادق علیهالسلام سوال شد که چه سرّی در قرآن است که هرچه بیشتر خوانده و بحث میشود، بر تازگی و طراوت آن افزوده میگردد؟ آن حضرت فرمودند:
«لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَلَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ وَعِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ؛ چون خداوند آن را تنها برای زمانی خاص و مردمی خاص قرار نداده است از این رو در هر زمانی و برای هر مردمی تا روز قیامت تازه و با طراوت است» (بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۲۱۳). دورِ مجنون گذشت و نوبتِ ماست/ هر کسی پنج روز، نوبتِ اوستپس بر این اساس مهم، فهم تطبیقی و تفسیر فرقانی این کتاب آسمانی به شئون مختلف تا روز قیامت دایر خواهد بود، هرچند که اصل اینگونه تفسیر، که همان تفسیر کلی و کلُّ التفسیر باشد، در نزد معصومین صلواتاللهعلیهماجمعین است و در عظمت جریان این کتاب نورانی همین بس که با وجود همۀ تفاسیر موجود که کماً و کیفاً قابل وصف نیست، طبق نصوص وارده، فردای قیامت قرآن مجید به حیث معارفی بکر محشور میشود، یعنی چیزی از حقایق آن پردهبرداری نشده است، چرا که قرآن به تعبیر ملاصدرا دارای وجودی تطوّری است.بنابراین بیهیچ شک و شبههای، تدبّر، فهم و تفسیر قرآن کریم پایانناپذیر است و لذت خواندن آن تمامی ندارد و هیچ تفسیری، اعم از موضوعی و ترتیبی، خاتم تفاسیر نخواهد بود. هرچند که اجر زحمات مفسرینِ صاحب موازین در نزد خدای سبحان محفوظ است.بنابراین، اصل الاصول قرآن نادیده گرفته نشود که جوهر و روح این کتاب الهی همانا فعلیت جاری آن است، زیرا از جهت فاعلی متصل به حق تعالی و تام الفاعلیه میباشد و از جهت قابلی تا زمانی که نوع انسان بر روی زمین است، پس قابلیت فهم قرآن دایر و جاری خواهد بود. عشقت رِسَد به فریاد، ار خود به سانِ حافظ/ قرآن ز بَر بخوانی، در چهاردَه روایت.
این دعای زیبای ماثور نیز از نور جاری قرآن حکایت دارد: «اللَّهُمَّ وَأَحْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ وَأَرِنَا نُورَهُ سَرْمَداً لَا لَیْلَ فِیه؛ خداوندا، قرآن را به وسیلۀ ولیات زنده کن و نور سَرمدی آن را همواره به ما نشان بده که در آن هیچ شب و تاریکی وجود ندارد» (بحار الأنوار، ج ۹۹، ص ۹۲).۳- ابن سینا تعبیر لطیف و ظریفی درباره قرآن دارد که اگر نویسنده کتابی با ۱۱۴ فصل، هر فصل و همه فصلها را با یک جمله محبتآمیز و حاوی دو کلمه رحمان و رحیم آغاز کند، هر مخاطبی میفهمد که صاحب آن کتاب، هدفی جز اظهار محبت به تودههای مردم و جلب قلوب آنها به مفاهیم آن کتاب نداشته است و چه خوب که انسانها نیز با این اظهار رحمت الهی، محبتورزی متناظر و متناسب و متوازن کنند. چه خوشحالی و خوشوقتی از این والاتر که طی سالهای اخیر نیز «محفل» خروشید و «زندگی با آیهها» جوشید و «مسابقات و محافل قرآنی» درخشیدند و نهایتا مردم ایران در عشقورزی به قرآن شوریدند و شهره شهر رمضان شدند. ۴- نظرسنجیهای دقیق از افکار و نگرشهای ایرانیان در سالهای اخیر نشان میدهد که با وجود دوقطبیهای شدید اجتماعی و تعارضات فرهنگی متعددی که در برخی حوزهها مانند عفاف و حجاب رخ داده است، اما نگرش ایرانیان به قرآن کریم کماکان در بهترین وضعیت قرار دارد و ۹۵ درصد ایرانیان، قرآن را کتابی «مقدس و آسمانی و به شدت قابل احترام» میدانند و ۹۸ درصد ایرانیان، با توهین به قرآن «کاملاً مخالفند» و ۹۶ درصد ایرانیان از توهین غربیها به قرآن «ناراحت و منزجر» هستند.درباره نسبت مردم و دین و پیرامون میزان دینداری مردم ایران قبلا مطالبی نگاشته و برای سوال «آیا مردم ایران در دوران جمهوری اسلامی، دیندارتر شده اند یا نه؟»
پاسخهای تفصیلی ارائه نموده ام. در این مقال قصد دارم با توجه به رخدادهایی نظیر برنامه تلویزیونی محبوب محفل و استقبال کمنظیر مردم از رویدادهای قرآنی و برنامههای جزءخوانی قرآنی و ترتیلخوانیهای پررونق در اعتاب مقدسه اهل بیت، پدیده دینداری ایرانیان از منظر ارتباط با قرآن و محبوبیت این کتاب آسمانی در میان مردم را واکاوی و تشریح کنم. قبلا در یادداشتی نوشتم: «نظام جمهوری اسلامی دانسته و خواسته و البته توانسته که با توجه به مناسک جمعی و اجتماعات دینی، گرایش مردم به مفاهیم دینی و آموزه های دین را افزایش دهد و توجه مردم به امور دینی را جلب کند…. گرایش مردم به دین در چهار دهه اخیر افزایش تصاعدی و جهشی و لگاریتمی داشته است و این افزایش قابل توجه را هم با «نظرسنجی» و هم با منطق دیگری که ارزیابی «ترندها» و بررسی «روندها» است میتوان اثبات کرد.» عین همین گزاره درباره مناسک قرآنی و گرایش مردم به قرآن نیز قابل بیان و اثبات است. رهبر انقلاب نیز در تجلیل از گرایش رمضانی مردم به قرآن در دیدار دانشجویان با ایشان، روز ۱۹ فروردین سال گذشته فرمودند: «امسال بحمدالله ماه رمضان، ماه رمضانِ خوبی بود، بخصوص رواج قرآن، تلاوت قرآن، برای بنده خیلی خرسندکننده بود. اینکه در شهرهای مختلف، افراد متعدّدی، گاهی حتّی نوجوانهایی به این خوبی، به این روانی، گاهی از حفظ، قرآن تلاوت میکنند – این یکی از آرزوهای بزرگ بنده بود که بحمدالله میبینم دارد تحقّق پیدا میکند و تحقّق پیدا کرده – بارها خدا را شکرگزاری میکنم. هر چه میتوانید با قرآن مأنوس بشوید؛ همه چیز در قرآن هست، که با تدبّر در قرآن [به دست میآید]؛ البتّه این تدبّر با راهنمایی باید همراه باشد.»
۵- سالهاست در ذهن برخی از ایرانیان این گزاره القائی، رسوب و رسوخ کرده است که مردم سایر کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهای عربی نسبت به ایرانیان انس و ارتباط بیشتری با قرآن دارند و قرآن در میان آنها محبوبتر است تا قرآن در میان ایرانیان. شواهد و مصادیق متعددی هم برای اثبات این ادعا بیان می شود؛ مانند تعداد حفاظ و قرّاء قرآن در کشورهای عربی، میزان چاپ و نشر قرآن یا درصد پایین صحیحخوانی قرآن در میان ایرانیها.از جهات و ابعادی شاید این گزاره، قابل بحث باشد اما برای درک و فهم دقیق مساله باید چند نکته را توامان مد نظر قرارداد؛ الف) تقدس، احترام و حرمت قرآن در میان ایرانیان، امری ریشهدار بود و میزان آن بسیار بالا بوده و هست؛ هرچند ارتباط ظاهری آنها با قرآن مانند خوانش و قرائت و تلاوت نسبت به مسلمانان عربزبان کمتر است که حدی از آن به دلیل اختلاف زبان، طبیعی است.ب) شاید بتوان ادعا کرد ارتباط ایرانیان با قرآن، عمیقتر، کیفیتر و معناییتر از ارتباط مردم سایر کشورهای اسلامی با قرآن است. روشن ترین شاهد این ادعا، شکلگیری جمهوری اسلامی ایران و تشکیل حکومتی بر پایه آیات و مفاهیم قرآن است که مصداق عینی یکفر بالطاغوت، واجتنبوا الطاغوت، ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلاً و بسیاری دیگر از آیات قرآن است. نمونه بارز دیگر کنش ایرانیان و جمهوری اسلامی در ماجرای فلسطین است. ابتنای قوانین حقوقی، مدنی و قضایی کشور بر قرآن از دیگر مواردی است که تقریبا در دنیا نظیری ندارد.
ج) مسیر انس و ارتباط با قرآن از تلاوت و قرائت و حفظ قرآن آغاز می شود. باید قبول کنیم در این نقطه آغازین، ما ایرانیها دچار یک ضعف تاریخی هستیم؛ اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند فعالیتهای قرآنی در میان عموم مردم و ارتباط مردم با قرآن رشدی تصاعدی پیدا کرده است.۶- قرآن کتابی برای همه مردم است؛ هرچند تعابیر قرآنی یا ایها الذین آمنوا و تخاطب با اهل تقوا و ایمان در قرآن فراوان است اما به همان اندازه و چه بسا بیشتر، یا ایها الناس و گفتگو با همه مردم در جای جای این کتاب آسمانی و مقدس، میدرخشد. قرآن، هویتی پیامواره و هدایتمآل برای همه مردم دارد و در زمانه خستگی و آزردگی و افسردگی و بستوهی مردم از ظلم و ظلمت و ظلمات، همه آدمیان و ابناء بشر را به صلاح و نجاح و فلاح میخواند. قرآن کتاب هدایت مردم است؛ راهنما و روشنی بخش برای همه مردم است، بصائر للناس است. طبیعتا اگر همینگونه نیز به مردم عرضه و معرفی شود، مورد استقبال قرار خواهد گرفت. در جای جای قرآن از تبیین آیات برای «ناس» صحبت شده؛ ناس در ادبیات قرآن به عموم مردم از طیفها و سلایق و عقاید گوناگون اطلاق میشود. در سوره آل عمران میفرماید: هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ؛ یا در آیه مشهور نزول قرآن در ماه رمضان میگوید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ؛ یا شبیه تعبیر این آیه کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛ در بسیاری از آیات قرآن تکرار شده است. قرآن همه مردم خداخو و خداخواه را خداجو و خداپرست می کند.
از سوی دیگر در مورد پیامبر اعظم می فرماید رسولی از جنس خودشان است و او را از میان خودشان برانگیختیم تا برایشان آیات قرآن را تلاوت کند. اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه….. بنابراین کلانراهبرد «للنّاس» بودن قرآن و مردمی بودن فعالیتهای قرآنی حتما باید در ترویج فرهنگ قرآنی و برنامهسازیها و فعالیتهای قرآنی نیز لحاظ شود تا با استقبال عموم مردم مواجه گردد. ۷- از سوی دیگر همانگونه که قرآن مفاهیمش را با تنوع کلامی و غیرکلامی به مخاطبان القاء میکند؛ این تنوع و رنگارنگی در فعالیتهای قرآنی نیز باید در نظر گرفته شود. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا…؛ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ، ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻥﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ برای مردم ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩﻩﺍﻳﻢ ﺗﺎ متذکر شوند…. (اسراء:۴١)تحقق هدف «تذکّر» و «تبیین»، منوط به «تصریف» و «تنوع بیانی» است. اکتفا به یک روش، آن هم روشهای سنتی، برای آشنایی مردم با قرآن و معارف قرآنی، و به روز رسانی نشدن و عدم ایجاد تنوع در روشها در دنیای رسانهزده امروز، قطعا به شکست در جذب مخاطبان می انجامد. اگر قرآن برای همه مردم است و نه فقط کتابی برای علما یا قاریان یا فعالین قرآنی، جنس فعالیتهای قرآنی نیز نباید صرفا برای علما یا قاریان و حافظان باشد؛ باید برای عموم مردم دوست داشتنی و جذاب باشد. واقعیت آن است که امروزه برای انس و ترویج معارف قرآن کریم، ابزار هنر و رسانه جزو لاینفک برنامهها باید قرار گیرد.
۸- اینجاست که مساله ای مهم و چالشی مطرح می شود. توجه به دوگانهها در سیاستگذاری، سیاستنویسی و سیاستپژوهی فرهنگی یکی از مهمترین سرفصلها در برنامهریزی فرهنگی اجتماعی و طراحیهای رسانهای است. برقراری تعادل میان دوگانه جذابیت – محتوا یکی از جدیترین مولفههای کار فرهنگی و رسانهای ارزشمدار و آرمانمحور است و این چالش همیشگی برنامههای رسانهای انقلابی و اسلامی بوده که یا به سمت جذابیت، فرم، قالب، شکل و کالبد رفتهاند و در محتوا با مشکلات جدی روبرو شدند و یا وزنه محتوا و نظریهورزی چربیده و از جذابیت و جذب مخاطب دور ماندهاند. حل دوگانه ظرف – مظروف در برنامههای دینی کماکان اصلیترین مساله این برنامههاست. این چالش در مورد برنامههایی با موضوعات قرآنی و اعتقادی به مراتب سختتر و پیچیدهتر است؛ حتی سختتر از برنامههای مذهبی مناسبتی ویژه اهل بیت.۹- راهبرد دیگری که در جذب عموم مردم به قرآن باید در نظر گرفت، معرفی قرآنِ حداکثری به عنوان کتاب زندگی، به مردم است. وقتی مردم قرآن را کتابی بیابند که راه حل مسائل مبتلا به زندگی آنها را بیان می کند، حتما شیفته و مجذوب آن می شوند. کتابی که راهبردها، راهکنشها و راهحلهایی برای نحوه سلوک فردی، رفتار با خانوده، سلوک اجتماعی، نوع پوشش، نحوه ارتباط با معبود در خلوت شب، سلوک اقتصادی و سایر مسائل زندگی در آن بیان شده است. قرآنی که تبیاناً لکل شیء است حتما برای جوانان جذاب تر از قرآنی است که صرفا برای خواندن آن هم با قواعد تجویدی سخت، معرفی می شود. آیههای قرآن علاوه بر خواندنی بودن، برای زندگی کردن هم نازل شده اند.
۱۰- دوگانه دیگری که در برنامهسازیهای قرآنی و مذهبی و کلانبرنامههای قرآنی مطرح است و حل آن میتواند موجب جذب حداکثری مردم شود، توجه توأمان به معنویت در عین شادی و سرور است. چه کنیم که برنامه قرآنی ما هم مصداق آیه ۳۵ حج باشد «انما المومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون» و هم مصداق آیه ۵۸ یونس: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّه وَبِرَحْمَتِه فَبِذَلِک فَلْیفْرَحُوا هوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ»؛ بگو به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هرچه گرد مىآورند بهتر است.وجود آیات متعدد در قرآن کریم، سخنان پیامبر (ص) و احادیث و روایات منقول از ائمه معصومین (ع) حاکی از اهمیت موضوع شادی و نشاط و سرور و بهجت در اسلام است. مفهوم شادی ۲۵ بار با الفاظ مختلف در قرآن کریم آمده و همچنین از کسانی که موجبات دلخوشی و شادکامی بندگان را فراهم میآورند، ستایش شده است. سوال مهم و محوریای که برای بسیاری از فعالان و صاحبنظران مسائل مذهبی و اجتماعی پیش میآید، این است که چرا در ماه ضیافت الهی و بهار قرآن و ماهی که یکی از شبهای آن بهتر از هزارماه است، غالبا شادی در میان قشرهای مختلف جامعه وجود ندارد؟ وقتی جوان و نوجوان ما برنامه های مساجد و جلسات قرآن ما را با برنامه های شاد و بانشاط سایر کشورهای اسلامی در ایام ماه رمضان مقایسه می کند، چه مولفه ای از نشاط و شادی در آن می بیند که جذبش شود؟ یکی از دلایل موفقیت برنامه محفل طی سه سال گذشته را میتوان در توجه به عنصر شادی دانست.
۱۱- شاید بتوان ادعا کرد بعد از برنامه قرآنی درسهایی از قرآن در دهه شصت، تولید رسانهای دیگری از صدا و سیما در حوزه قرآن نتوانسته بود با مخاطب قابل توجه و عموم مردم ارتباط برقرار کند؛ حتی همین برنامه قدیمی در دهههای بعد موفق به این کار نشد و افول کرد. هر چند برنامههای بسیار متنوعی با محتوای غنی قرآنی طی این سالها تولید شده است اما تنها موفق به جذب طیف خاصی از علاقهمندان فعالیتهای قرآنی شدهاند. البته اینجا باید تولیدات سیما در قالب فیلم و سریال را از این قاعده در خصوص برنامههای قرآنی، مستثنی کرد؛ سریالهای محبوب قرآنی مردان آنجلس، یوسف پیامبر و مریم مقدس از جمله تولیدات هنرمندانه، پرمخاطب و جذاب تلویزیون بوده اند که کاملا محتوای قرآنی داشته اند. از طرف دیگر جز در مقطع دهه هفتاد و محافل پرشور انس با قرآن و شبی با قرآن، تقریبا هیچ رخداد قرآنی دیگری طی سالیان پس از انقلاب نتوانسته عموم مردم را پای استماع و تلاوت قرآن بنشاند. هرچند طی یک دهه گذشته، جریان جمعخوانیهای بزرگ قرآن در حرمهای اهل بیت در ماه مبارک رمضان تا حدی جمعیتهای پرشور شبی با قرآنهای دهه هفتاد را در یادها زنده کرده است. محافل قرآنی و اجراهای میدانی برنامه محفل در تهران و سایر شهرهای سراسر کشور در طول سال میتواند جرقه مجدد بر حضورهای پرشور قرآنی در کشور باشد.
۱۲- اکنون با توجه به نکات پیش گفته، میتوان مدعی شد طی سه چهار سال اخیر، اقدامات، رخدادها، برنامهها و فعالیتهایی در حوزه قرآن تولید شده و رقم خورده است که تا حد بالایی توانسته است راهبردهای ذکر شده در تولید رویداد و برنامه جذاب قرآنی برای عموم مردم را عملیاتی کند. برنامه هایی که هم وجه مردمی بودن قرآن را نشان دهد، هم چالش جذابیت-محتوا را حل کند، هم میان معنویت و شادی جمع کند، هم قرآن را کتاب زندگی معرفی کند و هم از شیوه های مختلف بیانی و غیر بیانی برای معرفی قرآن به طیفهای مختلف بهره ببرد و جذابیت بالای هنری و رسانه ای هم داشته باشد. برنامه هایی که استقبال گسترده مردمی از آنها نشان داد، قرآن همچنان محبوبترین کتاب برای ایرانیهاست و رابطه مردم و قرآن، رابطهای عمیق، ریشهدار، تاریخی و هویتی است. استقبال مردم از اتفاقات قرآنی، پدیدهای مهم است که با نگاه پدیدارشناختی و با مولفههای نشانهشناختی و معناشناختی، نشان از وجود یک گرایش شدید در مردم به قرآن دارد.۱۳- سه سال است که تلویزیون با یک پدیده در برنامههای قرآنی ماه مبارک رمضان مهمان خانههای مردم شده و متفاوتترین برنامه قرآنی تاریخ سیما روی آنتن رفته است. برنامه قرآنی محفل، بدون شک، پدیده رمضانی سه سال اخیر تلویزیون بوده است. برنامهای که سال ۱۴۰۱ همه توجهات را به خودش جلب کرد و سال گذشته، به اوج رسید و امسال به بلوغ و شکوفایی باثبات رسیده و تراز برنامهسازی دینی و قرآنی در جمهوری اسلامی را چند گام ارتقاء داده است.
«محفل» مصداقی از راهبرد «تصریف» قرآن و یک روش و ایده تازه، جدید و نو در گره زدن مردم با قرآن و مفاهیم قرآنی هستند. علاوه بر آنکه تنوع سوژگانی در درون این رویدادها نیز بر جذابیت آن افزوده است و کشش مخاطبان به قرآن را بیشتر می کند. محفل موفق شده چالش دوگانه جذابیت – محتوا را پس از سالها، دوباره حل کند. این رویداد جذاب قرآنی به خوبی توانسته از ابزار بازی، هنر و رسانه، برای ترغیب مردم، کودکان، نوجوانان و جوانان به انس با قرآن کریم استفاده نماید. محفل مصداق جذابی از مردمی بودن یک فعالیت قرآنی است. فضای محفل در عین آکنده بودن از معنویت و ذکر و تذکار و یادآوری، شاد، با نشاط و پرخنده است. ۱۴- دو سال است که یک رویداد دیگر هم به برنامه های پرمخاطب قرآنی اضافه شده؛ پویش زندگی با آیهها که تلاش کرده در عمل، نشان دهد قرآن کتاب زندگی است با استقبال بسیار خوب هموطنان روبرو شده و حتما این طرح خوب و ضروری با بروزرسانی و طراحی رویکردهای مردمیتر، میتواند نقطه عطفی در ارتباط مردم و قرآن شود.قرآن محبوبترین کتاب ایرانیهاست؛ فقط کافی است همانطور که هست، با هنر و جذابیت، معرفیاش کنیم. در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مقاومت بی نظیر مردم غزه در برابر وحشیهای صهیونیست و اصرار آنها بر به تصویر کشیدن انس و مؤانستشان با قرآن، بسیاری از مردم بیداردل دنیا را با این کتاب آسمانی آشنا کرده است و بیراه نیست اگر بگوییم قرآن، محبوبترین کتاب دنیاست. یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم والله متمّ نوره ولو کره الکافرون (صف-۸)
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰