فیکیفیکیشن در میدان جنگ؛ وقتی تصویر به سلاح بدل میشود

به گزارش گروه آموزش رواج ۲۴ ، در میانهی جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، موشکها تنها ابزار نبرد نبودند؛ تصاویر و ویدئوها نیز به میدان آمدهاند. اما این بار نه صرفاً به شکل گزارشهای خبری، بلکه در هیأت محتوای جعلی که با فناوریهای هوش مصنوعی تولید یا از آرشیو گذشته بیرون کشیده شده و با عنوان «مستندات تازه» به خورد افکار عمومی داده می شدند. روندی که میتوان آن را «فیکیفیکیشن» نامید؛ یعنی تولید و بازنشر سیستماتیکِ تصاویر و فیلمهای ساختگی برای اثرگذاری بر روایت جنگ.
روند فیکیفیکیشن
تحولات اخیر نشان داده است که جعل چندان دشوار نیست. از یک سو ابزارهای تولید تصویر و ویدئوی مبتنی بر هوش مصنوعی آنقدر پیشرفت کردهاند که حتی یک کاربر عادی میتواند ویدئوی ظاهراً واقعی از بمباران یا حمله پهپادی بسازد. از سوی دیگر، بازپخش فیلمها و عکسهای قدیمی، که در جنگهای سوریه، عراق یا حتی بلایای طبیعی گرفته شدهاند، با توضیحات تازه و تحریفشده دوباره در شبکههای اجتماعی میچرخند. این ترکیب از تولید تازه و استفاده مجدد، مرز میان واقعیت و خیال را برای بسیاری از کاربران محو کرده است.
پیامدهای فردی و اجتماعی
پیامد نخست، فرسایش اعتماد عمومی است. وقتی مخاطب بارها در دام تصاویر جعلی میافتد، کمکم به هیچ تصویری باور نمیکند. این بیاعتمادی شاید در نگاه اول نوعی مصونیت بهنظر برسد، اما در عمل جامعه را در برابر اخبار درست نیز بیاعتنا میکند. جنگی که باید در سطوح میدانی و سیاسی فهمیده شود، به عرصهای از تردید دائمی بدل میشود.
دومین پیامد، هیجانی شدن افکار عمومی است. تصاویر ساختگی از بمباران مدارس یا حمله به غیرنظامیان، حتی اگر بعدها جعلی بودنشان روشن شود، پیشتر اثر خود را گذاشتهاند: خشم، نفرت و دعوت به انتقام. سرعت انتشار در شبکههای اجتماعی مجالی برای صبر و بررسی باقی نمیگذارد.
پیامد سوم، تقویت پروپاگانداست. طرف مقابل میتواند با تکیه بر این ابزار، روایت دلخواه خود را بسازد: پیروزیهای نمایشی، شکستهای دشمن، یا مظلومیت اغراقشده. این وضعیت فضای رسانهای را به میدان نبردی دیگر تبدیل میکند که در آن «کسی برنده است که بهتر جعل کند.
مسئولیت رسانهها و مخاطبان
در برابر این موج، رسانههای حرفهای و روزنامهنگاران مسئولیتی دوچندان دارند. دیگر کافی نیست که صرفاً روایت شاهدان عینی نقل شود؛ لازم است هر تصویر و ویدئو از چند مسیر بررسی و تأیید گردد. درج عبارتهایی مانند «تأیید نشده» یا «در حال بررسی» نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه بازتاب صداقت رسانه است.
مخاطبان نیز باید سواد رسانهای خود را ارتقا دهند. پرسش سادهای مانند «این تصویر نخستین بار کجا منتشر شد؟» یا جستجوی معکوس یک عکس در اینترنت، میتواند بسیاری از جعلیات را برملا کند. اعتماد کور به هر محتوای تصویری، حتی اگر با احساسات ما همسو باشد، ما را بخشی از چرخهی فیکیفیکیشن میکند.
چشمانداز آینده
با سرعت رشد فناوری، پیشبینی میشود که ویدئوهای جعلی روزبهروز طبیعیتر شوند. شاید تا چند سال دیگر تشخیص انسان از ماشین تقریباً ناممکن گردد. در چنین شرایطی، هم نیاز به ابزارهای فنیِ تشخیص تقویت خواهد شد و هم ضرورت بازگشت به ارزشهای سنتی روزنامهنگاری: دقت، تردید و راستیآزمایی.
فیکیفیکیشن در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ایران و اسرائیل یادآور این حقیقت است که «واقعیت» دیگر تنها در میدان نبرد شکل نمیگیرد؛ بلکه در میدان تصویر نیز ساخته میشود. اگر رسانهها و شهروندان هوشیار نباشند، ممکن است بیش از موشک و بمب، این تصاویر جعلی باشند که سرنوشت افکار عمومی را رقم میزنند. جنگ امروز تنها در مرزها جریان ندارد، در ذهنها نیز ادامه دارد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰