کد خبر : 11546
تاریخ انتشار : شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۲

به حال رزمندگان و امدادگران غبطه می‌خورم

به حال رزمندگان و امدادگران غبطه می‌خورم
رهبر انقلاب پس از خواندن کتاب «شانه‌های زخمی خاکریز» نوشته یک امدادگر جانباز نوشتند: من به این جوانان شجاع و باایمان و فداکار غبطه می‌برم.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا، امروز ۱۸ اردیبهشت در تقویم رسمی به عنوان روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر نامیده می‌شود و جا دارد یادی کنیم از تقریظ حضرت آیت الله خامنه ای بر کتاب «شانه‌های زخمی خاکریز» که نوشته یک امدادگر جانباز به نام صباح پیری است و رهبر انقلاب در فروردین سال ۷۱ نوشتند: در این نوشته هرچه به آخر نزدیک‌تر می‌شویم، روح اخلاص و صفایی را که در آن موج می‌زند، بیشتر حس می‌کنیم.

من به حال خود حسرت می‌خورم و به این جوانان شجاع و باایمان و فداکار غبطه می‌برم که در عمری کمتر از نیمه عمر ما، به مقاماتی رسیده‌اند که امثال من با خواندن شرح آن، احساس عروج معنوی می‌کنند. خدا کند در کشاکش زمانه، آنچه را در معراج جهاد و فداکاری به دست آورده‌اند، بتوانند به خوبی حفظ کنند.

ایشان افزودند: این نوشته، هنرمندانه و دارای نثری استوار نیز هست که ارزشش را بیشتر می‌کند. ویژگی مهم این کتاب آن است که حال امدادگران را شرح می‌کند. بسیار لازم بوده و هست که جبهه‌گیان رسته‌های غیر رزمی مانند جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتی‌ها که هر کدام عالم مخصوص به خود داشته‌اند و بعضاً فداکاریشان از رزمندگان خطوط مقدم کم‌خطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده مثل (سنگرسازان و خاکریززنان)، نیز شرح خود را بنویسند یا بگویند و کسی بنویسد. باری از این جوان عزیز و از ناشرین باید تشکر کرد.
صباح پیری یک امدادگر جانباز است که پس از پذیرش قطعنامه در سال ۶۹ به دعوت دفتر ادبیات و هنر مقاومت خاطرات هفت ساله خود از جبهه‌ و جنگ را در ۳۲ نوار یک ساعته ضبط کرد که همه آن نوارها، جمله به جمله روی کاغذ نشستند و پس از مرتب شدن، شانه های زخمی خاکریز را در ردیف کتاب‌های خواندنی و جذاب دفاع مقدس قرار داد که توسط انتشارات سوره مهر در ۱۰۳ صفحه به چاپ رسید.

این امدادگر که کتاب خود را در ابتدا به رهبر جانباز انقلاب تقدیم کرده و سپس یادی از امدادگرانی همچون شهیدان محمدحسین ممقانی، مصطفی مرتجی و مهدی غیاثی و همچنین مجتبی عسگری یار جانباز خود به میان آورده، در همان صفحه اول خاطرات خود می نویسد که چگونه در ۱۶ سالگی و در سال دوم دبیرستان در مدرسه مروی با یک گروه ۱۰ نفره، راهی جبهه شده و در اواخر مرداد ۱۳۶۲ برای اولین بار در عملیات والفجر ۳ به عنوان امدادگر به مجروحان کمک می کرده است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.