کد خبر : 14426
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۹:۳۹

فرصتی کم‌نظیر پیش‌روی ایران

فرصتی کم‌نظیر پیش‌روی ایران
کارشناس مسائل بین‌الملل، با تأکید بر اینکه اسرائیل در غزه به بن‌بست نظامی رسیده است، گفت: سیاست‌های خصمانه تل‌آویو و باور دولت راست‌گرای این رژیم به ایده «اسرائیل بزرگ»، از یک سو منطقه را وارد مرحله‌ای تازه از تنش کرده و از سوی دیگر فرصتی کم‌نظیر برای ایران و جهان اسلام فراهم آورده است تا با دیپلماسی فعال، اجماع گسترده‌ای علیه تجاوزات اسرائیل شکل دهند.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا، سران و وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی روزهای یکشنبه و دوشنبه هفته جاری در حالی دور جدید نشست اضطراری خود در دوحه قطر را برگزار کردند که این بار بهانه این هم‌نشینی، حمله رژیم صهیونیستی به قطر بود. حمله‌ای که در نوع خود متفاوت از دیگر ماجراجویی‌های تل‌آویو و بمباران خاک یکی از متحدان آمریکا به حساب آمد.

 

 

 

نقض تمامیت ارضی دوحه در حالی به تیتر یک رسانه‌های جهان تبدیل شده است که شواهد حکایت از ناکامی بنیامین نتانیاهو، نخست ‌وزیر رژیم اسرائیل در دستیابی به اهداف خود دارد. تل‌آویو در تقلای ترور رهبران حماس در دوحه بود آنهم در شرایطی که آنها در حال مذاکره برای یافتن راهکاری به منظور پایان دادن به نسل‌کشی در غزه بودند.

 

 

 

اقدام رژیم اسرائیل گرچه با توجه به پیشینه و اقدامات دو سال اخیر چندان تعجب‌برانگیز نیست اما حمله به قطر دست‌کم، برخی از کشورهای منطقه را در شوک فرو برده است.

 

 

 

به منظور بررسی دلایل این اقدام رژیم اسرائیل از یک‌سو و نیز تبعات آن در منطقه و کار ویژه جمهوری اسلامی ایران در این مقطع زمانی با «هادی برهانی» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداختیم.
اسرائیل در حال استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای جبران شکست در نابودی حماس است

 

 

رژیم صهیونیستی ۱۸ شهریور ماه به یکی از مهمترین متحدان آمریکا در منطقه یعنی قطر حمله هوایی کرد، چرا اسرائیل در این شرایط چنین ریسکی را پذیرفت؟

در ارزیابی انگیزه‌های این اقدام رژیم اسرائیل باید دو دلیل را در نظر داشت؛ یکی این است که خودِ اسرائیل از نظر نظامی در غزه به یک بن‌بست خورده و به پیروزی‌ مدنظر خود که شامل شکست حماس، آزاد کردن گروگان‌ها و اشغال غزه بود، دست پیدا نکرد. بیشتر از دو سال است که نتانیاهو مرتب وعده می‌دهد که در عملیات‌های مختلف این کار را انجام داده و اهداف خود را محقق خواهد ساخته است. نخست وزیر اسرائیل اکنون عملیاتی را در شهر غزه شروع کرده که به نظر می‌رسد آخرین شانسِ وی برای رسیدن به اهدافش باشد و اگر در این حمله به اهداف خود نرسد، باید او را بازندهٔ این نبرد دانست که سرنوشت سیاسی‌ وی پس از این شکست تغییر خواهد کرد.

 

 

 

لذا در این نبردِ آخر و نهایی، نتانیاهو از تمام امکانات، ظرفیت‌ها و شانس‌های خود استفاده می‌کند تا در این حمله نتیجه‌ای متفاوت به‌دست آورد. از این دیدگاه به نظر می‌رسد که اسرائیل در محاسبات‌ خود به این نتیجه رسیده‌ که اگر سران حماس را در محل مذاکره هدف قرار دهد؛ این اقدام یک ضربهٔ روانی، اداری و سیاسی به حماس وارد می‌کند و این ضربه احتمال شکستِ آن‌ها در غزه را افزایش می‌دهد. انتظار اسرائیل این بود که با این ضربه‌ ناگهانی و فوری به نوعی سرِ حماس را از بدن جدا و این جریان را دچار سستی کند تا نتواند در غزه در برابر حمله‌ای که اکنون در جریان است مقاومت کند و در نتیجه نتانیاهو به اهداف مدنظر خود از جنگ در غزه دست پیدا کند.

نباید خطر طرح اسرائیل بزرگ را نادیده گرفت

 

 

 

در رابطه با این حمله دو دیدگاه تقریباً متضاد وجود دارد؛ برخی معتقدند همان‌طور که اشاره شد، صرفاً تهاجمی برای از بین بردن سران حماس بوده است؛ برخی دیگر بر این باورند که این آغاز ماجراجویی و تجاوز به یک کشور جدید یا همان اجرایی کردن گام به گام طرح «اسرائیل بزرگ» است که در ذهن نتانیاهو وجود دارد.

 

 

 

 

واقعیت این است که باید تلفیقی از این دو نگاه را در نظر گرفت. از یک طرف، اسرائیل و دولت نتانیاهو شدیداً به یک پیروزی قاطع در غزه نیاز دارند لذا هرگونه شکستی در این زمینه به قدرت بازدارندگی و ابهت اسرائیل در منطقه لطمه می‌زند و امنیت و احساس امنیتی را که برای ماندگاری مردم در اسرائیل ضروری است، تضعیف می‌کند. بر این اساس، احتمال حملات بیشتر تقویت می‌شود زیرا رژیم اسرائیل به پیروزی به هر قیمتی نیاز دارد. اسرائیل حاضر است حتی به قیمت نارضایتی کشورهای عربی یا حتی آمریکا و دولت دونالد ترامپ، یک پیروزی قاطع به‌دست آورد. براساس این منطق اگر روز دیگری سران حماس در ترکیه، مصر یا هر کشور اسلامی دیگری حضور داشته باشند و اسرائیل مکان آن‌ها را شناسایی کند، احتمالاً باز هم حمله خواهد کرد، حتی به قیمت آسیب دیدن روابط دوجانبه با این کشورها.

 

 

 

از طرف دیگر، مسئله‌ای بلندمدت‌تر یا میان‌مدت‌تر نیز وجود دارد؛ واقعیت این است که دولت فعلی اسرائیل یک دولت راست‌گرا و مذهبی است که واقعاً به ایدهٔ اسرائیل بزرگ باور دارد و با خوش‌بینی، توان خود را برای تحقق این پروژه در خاورمیانه، بالا ارزیابی می‌کند. از این جهت، نباید خطر طرح اسرائیل بزرگ و گسترش حملات این رژیم به کشورهای دیگر را دست کم گرفت. کشورهای عربی و منطقه حقیقتاً باید نگران فردای خاورمیانه باشند.
درک و نگرانی واقعی و عمیق در میان کشورهای منطقه درباره طرح اسرائیل شکل گرفته است

 

 

 

از دیدگاه شما آیا این نگرانی در میان کشورهای منطقه شکل گرفته یا اظهارات و تحرکات اخیر مقطعی است؟

به نظر می‌رسد پس از حمله اسرائیل به قطر، شرایط منطقه دیگر با گذشته قابل مقایسه نیست و اکنون یک درک و نگرانی واقعی و عمیق در میان کشورهای منطقه و کشورهای عربی نسبت به خطر تجاوزات اسرائیل و طرح اسرائیل بزرگ شکل گرفته؛ چیزی که در چند دهه گذشته با این شدت و کیفیت سابقه نداشته است. امروز می‌توان گفت که یک نگرانی مشترک از این تهدید میان کشورهای عربی، ایران و ترکیه پدید آمده و همه نگران تهدیدات اسرائیل هستند. این نگرانی و درک مشترک، امکان نزدیکی و همکاری کشورهای اسلامی را بیشتر از هر زمان دیگری فراهم کرده است. در چنین شرایطی، یک دیپلماسی جدی برای ایجاد هماهنگی و همکاری میان کشورهای اسلامی برای مقابله با اسرائیل و تجاوزاتش بیش از هر زمان دیگری شانس موفقیت دارد.

نگاه‌ها از تهران به سمت تل‌آویو دوخته شده است

پیش از این اتفاق، یا حتی پیش از حمله اسرائیل به ایران، در منطقه یک درک از تهدید وجود داشت و معمولاً انگشت اتهام به سمت تهران گرفته می‌شد. آیا این درک در سه ماه گذشته، یعنی پس از حمله رژیم اسرائیل به ایران و قطر تغییر کرده است؟ آیا کشورهای منطقه، به‌ویژه شورای همکاری خلیج فارس، به این نتیجه رسیده‌اند که تهدید اصلی ایران نیست؟

واقعیت این است که نه‌فقط در سه ماه اخیر، بلکه در یکی دو سال گذشته، تحولات تعیین‌کننده‌ای رخ داده که نگاه‌ها را دوباره به سمت تل‌آویو برگردانده است. امروز اسرائیل به‌عنوان تهدید اصلی و عامل اصلی ناامنی در خاورمیانه دیده می‌شود. این تغییر نگرش دلایل متعددی دارد؛ نخست اینکه ایران در یکی دو سال اخیر سیاستی دوستانه‌تر نسبت به منطقه در پیش گرفته، روابط خود را بازسازی کرده، برای حل اختلافات تلاش و مواضعی متفاوت‌تر و مثبت‌ نسبت به کشورهای منطقه اتخاذ کرده است.
دوم، آن نگرانی پیشین کشورهای عربی، به‌ویژه کشورهای سنی، از «هلال شیعی» یا محور مقاومت به آن شکل سابق وجود ندارد و این حساسیت کاهش یافته است.

سوم، اسرائیل در همین مدت تجاوزات و تهدیدات خود علیه کشورهای منطقه را افزایش داده است؛ از لبنان و سوریه تا آخرین مورد در قطر و حتی برای ترکیه و عربستان خط‌ونشان می‌کشد. در حالی‌که ایران سیاستی دوستانه‌تر داشته، سیاست‌های اسرائیل هم در لحن و گفتار و هم در میدان نظامی روزبه‌روز خصمانه‌تر شده و همین امر کشورهای منطقه را کاملاً نسبت به اسرائیل حساس کرده است.

حمله اسرائیل به قطر، ضربه‌ای بسیار سنگین به اعتماد کشورهای منطقه نسبت به آمریکا بود

خبرهای ضدونقیضی درباره اطلاع آمریکا از این حمله منتشر شده است. آیا اساساً امکان دارد چنین حمله‌ای بدون اطلاع واشنگتن انجام شود؟ و این ماجرا چه تأثیری بر اعتماد کشورهای منطقه به آمریکا خواهد داشت؛ با توجه به اینکه قطر شریک ارزشمند واشنگتن است؟

این حمله ضربه‌ای بسیار سنگین به اعتماد کشورهای منطقه نسبت به آمریکا بود. برای من سخت است که بپذیرم آمریکا و دولت ترامپ اطلاع دقیق و به‌موقع داشته و بازهم موافقت کرده‌اند؛ چرا که این حمله سرمایه‌های آمریکا در منطقه را تضعیف کرده و از منظر منافع ملی آمریکا و حتی منافع شخص ترامپ، اگر نگوییم فاجعه اما یک خسارت جدی، برای سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحده بوده است. از نظر من محتمل‌تر این است که اطلاع آمریکا کلی بوده، یعنی می‌دانسته حمله‌ای در کار است، اما اطلاع دقیق زمانی داده شده که جنگنده‌ها در راه بودند و امکان لغو عملیات وجود نداشت. این روایت به شکل هماهنگی آمریکا و اسرائیل نزدیک‌تر است.
فرصت منطقه‌ای پیش آمده برای ایران کم‌نظیر است

در این شرایط، برگردیم به بحث ایران. از دیدگاه شما کارویژه ایران، یا همان دیپلماسی ویژه‌ای که اشاره کردید اکنون چه باید باشد؟ با توجه به اینکه رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ایران هم در نشست سازمان همکاری‌های اسلامی در دوحه حضور خواهند یافت. ایران دقیقاً چه پیشنهاداتی باید روی میز بگذارد تا بتواند اجماعی علیه اسرائیل شکل دهد؟
رصتی که برای ایران فراهم شده، اگر بی‌نظیر نباشد، دستکم در چند دهه اخیر کم‌نظیر است. کشورهای عربی، منطقه‌ای و اسلامی اکنون به‌شدت از خطر اسرائیل و سیاست‌های منطقه‌ای این رژیم نگران‌ و آماده‌اند سیاستی جمعی برای مهار این تجاوزات اتخاذ کنند؛ همان چیزی که ایران همیشه آرزوی آن را داشت. بنابراین ایران باید ابتدا قدر این فرصت را دانسته و با یک دیپلماسی جدی آن را دنبال کند. حضور آقایان عراقچی و پزشکیان در قطر گام مثبتی بود، اما هم‌زمان اقداماتی دیده می‌شود که نشان می‌دهد هنوز این دیپلماسی نیازمند انسجام و ابتکار عمل بیشتری است.
برای مثال برخی در کشور مجددا آن گفتمان بی‌فایدهٔ گذشته را که در آن نوعی ملامت، سرزنش و انتقاد در مورد کشورهای عربی و اسلامی وجود دارد، تکرار می‌کنند. چنین گفتمانی واقعاً هیچ کمکی نمی‌کند و اگر ما می‌خواهیم یک جبههٔ مشترک تشکیل دهیم که همهٔ کشورهای عربی، با هر وضع و هر وزنی و هر شرایط داخلی، در آن جبهه حاضر بوده و علیه اسرائیل وارد عمل شوند، باید لحنِ مثبتی در پیش بگیریم تا آن‌ها نسبت به نقشِ سازندهٔ ما در منطقه امیدوار شوند.

ما باید بپذیریم که کشورهای منطقه شرایط متفاوتی دارند. نباید از قطر که کشوری کوچکی است؛ توقع داشته باشیم در این شرایط مقابل آمریکا و اسرائیل قد علم کند و جنگنده‌هایش را به پرواز درآورد تا به سوی اسرائیل بروند؛ این برای قطر خودکشی است. قطر با کشوری مانند ما که حدودِ ۹۰ میلیون نفر جمعیت و وسعت متفاوتی دارد، متفاوت است. بنابراین اگر واقعاً می‌خواهیم از این فرصت استفاده کنیم و وحدت، هماهنگی و هم‌افزاییِ بیشتری میان کشورهای اسلامی ایجاد کنیم، باید شرایطی در نظر بگیریم که همهٔ کشورهای اسلامی با همهٔ تفاوت‌هایشان بتوانند نقش و جایگاهی برای ایفای نقش در این جبهه داشته باشند.

این‌که بخواهیم نقش‌آفرینی برخی کشورها را رد کنیم چون با معیارها یا استانداردهای ما نمی‌خواند، کمکی به ایجاد موضع واحد علیه اسرائیل و ایجاد هزینه برای این رژیم نخواهد کرد. از جهتِ موضع‌گیری و گفتمان، زبان ما در برابر کشورهای اسلامی باید مناسب و محترمانه باشد و آن‌ها را تشویق کند که در کنار ایران قرار گیرند و موضعی واحد و هماهنگ در برابر تجاوزات اسرائیل اتخاذ کنند. در این صورت الان زمینهٔ بسیار مناسبی فراهم است برای اینکه کشورهای اسلامی کنار هم قرار گیرند و اقدام مشترکی علیه اسرائیل انجام دهند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.