ضربات متعدد به جبهه مقاومت باعث پذیرش مذاکره از سوی ایران شد!

گروه سیاست خارجی پایگاه تحلیلی_خبری رواج۲۴؛ بعد از چند دور مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، حالا برخی رسانه‌ها مدعی شدند، یکی از دلایل اینکه ایران پای میز مذاکره آمد، شکست سیاست منطقه‌ای آن در خصوص جبهه مقاومت بوده که در جریان سقوط سوریه خصوصاً عدم همراهی بشار اسد، با جریان مقاومت خود را نشان داد.در واقع سقوط سوریه باعث شد جمهوری اسلامی در سیاست های خود تجدید نظر کند. در این گزارش به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.

سقوط سوریه، ایران را به میز مذاکره کشاند!

از جمله یکی از ادعاهای رسانه‌های فارسی‌زبان این بود که جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد در سوریه، در وضعیت ضعف بی‌سابقه‌ای قرار دارد. این در حالیست که اتحاد میان جمهوری اسلامی ایران، سوریه و سایر کشورهای جبهه مقاومت اتحادی از جنس نرم‌افزار است. کشورهای جبهه مقاومت بر اساس منطق ضد استعماری، مقاومت در برابر آمریکا و اسرائیل و به طور کل تفکر استعمار‌گری را پذیرفته و طبق آن عمل می‌کنند.

در همین زمینه می‌توان گفت عدم همراهی بشار اسد در اواخر قدرت با جبهه مقاومت و در ادامه نیز سقوط سوریه به دلایلی از جمله دلایل اجتماعی موجب شکل‌دهی یک خلاء در جبهه مقاومت شد اما این مساله هرگز موجب از بین رفتن جبهه مقاومت نشد.

مقاومت از دمشق تا صنعا ادامه دارد

واقعیت این است که پس از شهادت برخی فرماندهان مقاومت از یک سو و تغییر شرایط در سوریه از سوی دیگر، فاز تازه‌ای از مبارزه در جغرافیای دیگری کلید خورد. نرم‌افزار مقاومت که در سوریه بارها امتحان خود را پس داده بود، این‌بار در یمن فعال شد. یمنی‌هایی که روزگاری در برابر محاصره و تجاوز تنها بودند، حالا در برابر چشم جهانیان به عنوان بازیگری منطقه‌ای ظهور کرده‌اند. این ایستادگی تا جایی ادامه یافت که بعد از یک بازه زمانی نبرد، ترامپ مجبور شد اعلام کند که دیگر با یمن نخواهد جنگید و عملاً این نبرد را متوقف کرد.

وقتی آمریکا به نامه‌نگاری روی می‌آورد

باید گفت که ادعای رسانه‌های فارسی زبان درباره اینکه ایران پس از سوریه «ضعیف» شده، ادعایی برآمده از نادیده‌گرفتن واقعیت‌های میدان است چراکه اگر واقعاً ایران در شرایطی که آمریکایی ها و رسانه هایشان مدعی آن هستند قرار داشت، آمریکا دست به دامن نامه‌نگاری با تهران نمی‌شد. ترامپ که پیش‌تر برجام را ترک کرده بود، حالا در حالی از طریق امارات به رهبر ایران نامه نوشت که در جبهه‌های داخلی و بین‌المللی با شکست‌های متوالی روبه‌روست. این نامه نه آغاز دیپلماسی جدید، بلکه تلاش برای نجات چهره بود؛ و پاسخ ایران هم نشان داد جمهوری اسلامی در موضع ضعف نیست.

مقاومت یک جغرافیا نیست، یک راهبرد است

باید گفت که محور مقاومت هرگز با یک جغرافیا تعریف نمی‌شود. حتی اگر تغییراتی در یک نقطه از منطقه رخ دهد، بلافاصله در جایی دیگر بازیگران جدیدی فعال می‌شوند. ایران نه‌تنها به‌دلیل قدرت سخت خود، بلکه به‌واسطه قدرت نرم و ایدئولوژیک محور مقاومت، در معادلات منطقه‌ای نقشی بی‌بدیل دارد. پس نه سقوط دولت اسد می‌تواند «نقطه ضعف» ایران تلقی شود، نه مذاکره نشانه عقب‌نشینی است؛ مذاکره وقتی معنا دارد که طرف مقابل، قدرت طرف ایرانی را خوب درک کرده باشد.

/// انتهای پیام