کد خبر : 10916
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲

توصیه قرآن به خیریه‌ها

توصیه قرآن به خیریه‌ها
کودکی را تصور کنید که با لباس‌های کهنه کنار خیابانی پرزرق‌وبرق ایستاده است و با حسرت به ویترین مغازه‌ای نگاه می‌کند. مردی از مغازه بیرون می‌آید. دستش پر از بسته‌های خرید و بدون کوچک‌ترین توجهی از کنار کودک می‌گذرد

به گزارش رواج ۲۴ به نقل از –فارس چهارمحال‌ و بختیاری| تو سهم هر کسی را در دست دیگری قرار داده‌ای چنان که هر دانه گندم روزی پرنده‌ای است که به انتظار بر شاخه‌ای نشسته است.چگونه ببندم چشمانم را بر چشمان منتظر؟ چگونه برای خود نگه دارم سهمی که از آن دیگری است؟ من گذرگاهی‌ام برای رساندن مهربانی تو به دست‌های خالی نه که وظیفه‌ای باشد و به دوشم سنگینی کند؛ نه افتخاری است که نزدیکم می‌کند به تو.تو سفارشم کردی که ادا کنم حق قوم و خویشم را. حق کسانی که نزدیک‌ترین پیوندها را با من دارند؛ همان‌ها که هم‌خون‌اند. تویی که دلسوزتر از ما به مایی که آیه‌هایت رسم زندگی است. تو معنابخش زندگی منی! که زندگی در نگاهت در پیوندها و همدلی‌هاست؛ پیوندی مقدس پیوند هم‌خونان و هم‌اهلان و هم‌کیشان، پیوندی انسانی و الهی. تو زندگی را برای همه می‌خواهی که همه در کنار هم آسوده و در رفاه و امنیت نفس بزنند که مسکین و فقیری نماند. زندگی با آیه‌های تو می‌رساندمان به جایی که فقر ریشه‌کن شده باشد. این راه زندگی است که تو یادمان دادی یا همه با هم خوشبختید یا روی فلاح را نخواهید دید.زندگی که تو می‌خواهی چنین است. کسی در راه نمی‌ماند. در جامعه‌ای که با آیه‌هایت درست شده باشد.فدای حکمتت که به فکر در راه ماندگانی همان‌ها که به مؤمنین سفارششان کرده‌ای که خانه‌ای باشند برای خستگی‌هایشان سایه‌ای که گرمای روز را از تنشان بگیرد. تو اما می‌دانی دل آدمیزاد گاهی چه سست است. می‌بینی که شیطان چگونه دست‌هایم را می‌بندد.می‌دانی که دل انسان، گاهی به سمت هوس‌های بیهوده کشیده می‌شود. زرها و زینت‌ها چشم‌ها را خیره می‌کند. صداها و زمزمه‌هایی به تشویق که وه… عجب چیزی بی‌دلیل نیست.

هشدارم داده‌ای که مواظب باش ریخت‌وپاش نکن، اسراف نکن! چشم‌هایم را بینا کن بر این دورریختن‌ها، بر اسراف‌ها و قدر ندانستن‌ها! بر اینکه ذره‌ای از نعمت‌های تو به جوی ریخته شود و ذره‌ای از نان و برکت و نعمت تو به زمین بیفتد. چشم‌هایم را بینا کن به دیدن آن کودکانی که شکم‌هایشان به کمرهایشان چسبیده است که دیگر بیش از آنچه تو برایم خواسته‌ای نخواهم و برایش دست‌وپا نزنم که نیمه نگذارم و دور نیندازم.گوش‌هایم را شنوا کن که دیگر در سرم بزرگ نشود، تفاخر و جاه‌طلبی و منم‌منم‌ها.می‌خواهم در چشم‌هایم تو بزرگ‌تر باشی از همه چیز و همه‌کس؛ بزرگ‌تر از هر جلوه رنگارنگی که این دنیا پیش چشم‌هایم می‌گذارد. می‌خواهم بی‌نیاز شوم از عالم که نیاز من تو باشی! ثروت من تو باشی. می‌خواهم دستی باشم که به دست نیازمندان برسد نه دستی که در باد هوس‌هایش را پراکنده می‌کند. ای خدای مردم، مردمی که خانواده خود خطابشان کردی و به دوستانت سفارش کردی که نفع‌رسان خانواده‌ات باشند دست‌هایم را قدرت بده تا هرگز در برابر نیاز دیگران بسته نشوند! و دلم را روشن‌کن تا هرگز به لذت‌های پوچ دنیوی دل نبندد. می‌خواهم از تو یاد بگیرم از تو که بی‌منت می‌بخشی و بی‌پایان لطف می‌کنی. باشد که من نیز سهمی از این مهربانی در جهان داشته باشمو رد پای دستانم، نشانی باشد از حضور تو در زندگی دیگران.
وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا (آیه ۲۶ سوره اسرا)حقّ قوم‌ و خویش و فقیر و درراه‌مانده را ادا کن و در زندگى ابداً ریخت‌وپاش نکن.

هوایشان را داری؟

مثلاً یک پیمانه به برنج شام امشبت اضافه کن و بی‌بهانه بفرستش دم خانه عمو جان. مثلاً بی‌سروصدا مدارک مامان جون را بردار و بدون این که به خودش بگویی آن کار اداری پرزحمتش را انجام بده، مثلاً صبح جمعه توی غلغله نانوایی، یک بربری اضافه هم برای همسایه‌ات بخر تا لذت صبحانه روز تعطیل را از دست ندهد. دهه شصتی‌ها احتمالاً بهتر یادشان است، آن قدیم‌ترها اسم این‌جور کارها «مهربانی» نبود وظیفه بود. عمو و دایی و عمه و خاله به گردن آدم حق داشتند، درست مثل هم‌کلاسی و همشهری با آن مراقبت‌ها و محبت‌کردن‌ها دنیا جای بهتری برای زندگی بود. نبود؟

حقوقی که فراموش شده

در یک شب سرد زمستانی کودکی را تصور کنید که با لباس‌های کهنه کنار خیابانی پرزرق‌وبرق ایستاده است و با حسرت به ویترین مغازه‌ای نگاه می‌کند. مردی از مغازه بیرون می‌آید. دستش پر از بسته‌های خرید و بدون کوچک‌ترین توجهی از کنار کودک می‌گذرد. صحنه‌ای که قلب انسان را می‌فشارد حال اگر این کودک به‌جای حسرت از حمایت اطرافیانش بهره‌مند بود آیا جامعه‌ای پر از آرامش و همدلی ساخته نمی‌شد؟ خداوند در آیه کریمه وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا، ما را به رعایت حقوق خویشاوندان، فقرا و در راه ماندگان سفارش کرده است. تصور کنید هنگامی که برای ازدواج جوانی از فامیل یا برای تهیه جهیزیه نوعروسی قدمی برمی‌داریم چه تأثیری بر دل‌ها می‌گذاریم و چه پایه‌های محکمی برای همبستگی خانوادگی می‌سازیم؟ آیه به ما می‌گوید نه‌تنها قوم‌وخویش حقی به گردن ما دارند. بلکه نیازمندان و در راه ماندگان نیز حقی بر گردن ما دارند و توجه به این حقوق پایداری عدالت اجتماعی را تضمین می‌کند. فعالیت‌ اجتماعی خیریه‌ها باید همراه با حفظ احترام و کرامت انسانی باشد به دلیل اینکه هدف از کمک‌رسانی فقط رفع نیاز مادی نیست، بلکه تقویت عزت‌نفس و امید برای فردا است.اگر در جامعه‌ای افراد خود را نسبت به یکدیگر بی‌مسئولیت بدانند، شکاف طبقاتی افزایش‌یافته و تفرقه جای همدلی را می‌گیرد. اما اگر هر فرد سهمی از درآمد خود را برای رفع نیاز محرومان کنار بگذارد جامعه‌ای شکل می‌گیرد که در آن هیچ‌کس محتاج نخواهد ماند.
در ادامه این آیه خداوند از اسراف و تبذیر نهی می‌کند. خرج‌های بیهوده مثل تجمل‌گرایی در خریدها یا برگزاری مراسم پرهزینه می‌تواند منابعی را هدر دهد که می‌توانست زندگی افراد زیادی را متحول کند. در روایت دارد که کسی میوه‌ای را خورد و نیمی از میوه ماند، آن را دور انداخت. امام به او نهیب زد که اسراف کردی؛ چرا انداختی؟در روایات ما هست که از دانه خرما استفاده کنید. تا این حد! خرده‌های نان را استفاده کنید. آن وقت در هتل‌ها میهمانی بگیرند و به یک عده‌ای میهمانی بدهند؛ بعد هرچه که غذا ماند، توی سطل‌آشغال بریزند این مناسب یک جامعه اسلامی است؟ این‌جوری می‌شود به عدالت رسید؟ باید خودمان را اصلاح کنیم.تصور کنید در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که افراد حقوق خویشاوندان و نیازمندان را ادا کرده و از اسراف دوری می‌کنند. در چنین جامعه‌ای دیگر کودکی با حسرت کنار خیابان نمی‌ایستد و همه با امید و آرامش آینده‌ای روشن را می‌بینند. این آیه دعوتی است به مهربانی و مسئولیت‌پذیری بیایید این مسئولیت الهی را جدی بگیریم و دنیایی زیباتر بسازیم.
خداوند در این آیه از ما خواسته است که:حقوق خویشاوندان نیازمندان و در راه ماندگان را ادا کنیم و از اسراف پرهیز کنیم.

برای عمل به این آیه در زندگی می‌توانیم:کمک به خویشاوندان با نیازمندان را حق آنان بدانیم، نه لطف خودمان. به‌جای خریدهای غیرضروری یا مصرف‌گرایی، بخشی از هزینه‌هایمان را برای کمک به افراد نیازمند صرف کنیم. وقتی سفر می‌رویم همیشه آماده کمک به کسانی باشیم که ممکن است در راه دچار مشکل شده باشند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.