گزیدهای از یک پژوهش درباره مرز باریک میان اخبار واقعی و دروغین
تبعات مصرف و راه شناسایی اخبار جعلی

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی رواج ۲۴ به نقل از ایرنا ،ورود رسانههای اجتماعی به حوزه اطلاعرسانی در سالهای اخیر، به طور قابل توجهی انتشار اخبار جعلی و غیرواقعی را گسترش داده است. رجوع گسترده مردم به شبکههای اجتماعی، فعالیت کانالها و گروههای غیررسمی رسانهای در پلتفرمهای جدید و ظرفیت قابل توجه فضای مجازی در سرعت و دامنه انتشار اخبار، بستری مهیا برای انتشار شایعات و اخبار جعلی فراهم کرده است؛ اخباری که اگرچه تنها بخشی از آن به صورت هدفمند و مهندسی شده جعل میشوند، ولی در نهایت فریب رسانهای را در پی دارند.
در این ارتباط «سیدمحمد مهدیزاده طالشی» و «ناهید سعادت سیرت» در پژوهشی با عنوان «رسانههای اجتماعی و اخبار جعلی در عصر پسا حقیقت» که در بهار ۱۴۰۲ در فصلنامه پژوهشهای ارتباطی منتشر شده است، با کدگذاری گزارههای مورد تاکید در مصاحبههای نیمهساختاریافته با صاحبنظران و نخبگان حوزه ارتباطات با روش تحلیل مضمون، به شناسایی ۴ مضمون فراگیر و ۳۶ مضمون سازمان یافته به همراه مضامین پایه به عنوان گزارههای مطرح شده در مصاحبه ها پرداختند.
این گزارش به صورت اجمالی این پژوهش را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله بر مبنای یافتههای خود، مولفههای اخبار جعلی و تفاوت آن با اخبار واقعی را بررسی کرده و به مطالعه اهداف اشاعه و پیامدهای مصرف اخبار جعلی در رسانههای اجتماعی پرداخته است.
خروجی روش پژوهش شامل مضمونهایی است که مضامین فراگیر و سازمانیافته اخبار جعلی با اطلاعات واقعی را نشان میدهد در ادامه درباره هر یک از این مضامین و ویژگیهای آنها بحث خواهد شد.
تفاوت اخبار جعلی با واقعی
اخبار جعلی و واقعی هر دو دارای ویژگیهای یکسان خبر هستند، ولی در باطن تمایز دارند، نمونهای از اظهارات مصاحبهشوندگان چنین است: «اخبار جعلی رشد قارچگونه دارند و در یک لحظه تمام رسانههای اجتماعی را اشباع خبری میکنند. سرعت فوق بالای انتشار اطلاعات باعث شده که قدرت هر گونه واکنش اصلاحی گرفته شود. وقتی خبر آنلاین شد، دیگر هیچ کاری جز نشستن و نظاره کردن نمیتوان کرد.»
غرضورزی در اخبار جعلی موجب میشود که واقعیت به درستی منعکس نشود. این نکته در کنار نبود تخصصگرایی و اخلاق حرفهای در پیدایش اخبار جعلی نقش مهمی ایفا میکند. از سوی دیگر اخبار و اطلاعات مبتنی بر اینترنت و پلتفرمهای اجتماعی به شبیهسازی اطلاعاتی میپردازند که دارای طیفی از واقعیت هستند و برای جلب اعتماد عمومی طراحی شدهاند. دیدگاه برخی مصاحبهشوندگان در این خصوص بیان میشود: «تولیدکنندگان اخبار جعلی همیشه هدف مقابلهای داشتهاند چرا که دست آنها بسیار باز است و به هر گونهای که بخواهند اطلاعات مورد نظر خود را نشر میدهند. به همین دلیل همیشه چیزی برای پنهان کردن یا وارونه جلوه دادن در اخبار جعلی وجود دارد و از آن هم هیچ گریزی نیست.»
در جنگ روانی از همه امکانات برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میشود. انواع ابزارهای ارتباطی در عقیده نظریهپردازان جنگ روانی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
تشابه اخبار جعلی و واقعی
برخلاف اخبار واقعی، خبر جعلی به صورت مستقیم ممکن است بر دیدگاه کاربران تأثیر بگذارد و آسیبرسان باشد. این وضعیت را حاصل عوامگرایی و گسترش پسا حقیقت میدانند. در جدول بالا نمونههایی از نظر مصاحبهشوندگان در این بخش مشاهده میشود. نکته این است که هر دو موجب برانگیختگی و رسیدن به یک اجماع جمعی میشوند و دارای ارزشها و سبکهای مشابهی هستند ولی تنها در نیتهای پشت پرده و محتوای خبر است که از یکدیگر متمایز میشوند.
اکثر مصاحبهشوندگان معتقدند: «هر دو فی النفسه دارای ذات خبری است و تنها کاری که میخواهند انجام دهند اثرگذاری بر ذهن مخاطبان و اینکه برخی موضوعات را در ذهن کاربران و شهروندان برجسته کنند و آنها را نسبت به فعلیت و واکنشهایی ترغیب کنند.»
ماهیت اخبار دروغین را فریبکارانه میدانند؛ اخباری که عامدانه و بر اساس قصد و نیت قبلی برای گمراهسازی مخاطبان به کار گرفته میشود. به منظور تحقق این امر رویدادها شبیه به واقعیت به مخاطب عرضه میشوند. رسانههای اجتماعی فردیت را در ایجاد و اشاعه اخبار جعلی تسهیل کردهاند. در واقع بازنمایی اطلاعات نادرست برای عرضه دروغ و امر غیر واقع به مردم و جامعه به صورت تعمدی و همراه با سوءنیت است. از این رو بسیاری از کاربران با تولید و اشاعه اطلاعات نادرست به کمپینهای سیاسی و اجتماعی موجود در اینترنت و رسانههای اجتماعی نفوذ کردهاند. در این زمینه یکی از مصاحبه شوندگان اظهار میدارد:
«تولیدکنندگان محتوا در رسانههای اجتماعی با رسانهآرایی به برجستهسازی و اولویتدهی اطلاعات جعلی میپردازند و با این اقدام میزان توجه به محتوا و درصد اشتراکگذاری آن را افزایش میدهند.»
اهداف اشاعه اخبار جعلی
برخلاف اخبار واقعی، خبر جعلی به صورت مستقیم ممکن است بر دیدگاه کاربران تأثیر بگذارد و آسیبرسان باشد. این وضعیت را حاصل عوامگرایی و گسترش پسا حقیقت میدانند. در جدول بالا نمونههایی از نظر مصاحبهشوندگان در این بخش مشاهده میشود. نکته این است که هر دو موجب برانگیختگی و رسیدن به یک اجماع جمعی میشوند و دارای ارزشها و سبکهای مشابهی هستند ولی تنها در نیتهای پشت پرده و محتوای خبر است که از یکدیگر متمایز میشوند.
اکثر مصاحبهشوندگان معتقدند: «هر دو فی النفسه دارای ذات خبری است و تنها کاری که میخواهند انجام دهند اثرگذاری بر ذهن مخاطبان و اینکه برخی موضوعات را در ذهن کاربران و شهروندان برجسته کنند و آنها را نسبت به فعلیت و واکنشهایی ترغیب کنند.»
ماهیت اخبار دروغین را فریبکارانه میدانند؛ اخباری که عامدانه و بر اساس قصد و نیت قبلی برای گمراهسازی مخاطبان به کار گرفته میشود. به منظور تحقق این امر رویدادها شبیه به واقعیت به مخاطب عرضه میشوند. رسانههای اجتماعی فردیت را در ایجاد و اشاعه اخبار جعلی تسهیل کردهاند. در واقع بازنمایی اطلاعات نادرست برای عرضه دروغ و امر غیر واقع به مردم و جامعه به صورت تعمدی و همراه با سوءنیت است. از این رو بسیاری از کاربران با تولید و اشاعه اطلاعات نادرست به کمپینهای سیاسی و اجتماعی موجود در اینترنت و رسانههای اجتماعی نفوذ کردهاند. در این زمینه یکی از مصاحبه شوندگان اظهار میدارد:
«تولیدکنندگان محتوا در رسانههای اجتماعی با رسانهآرایی به برجستهسازی و اولویتدهی اطلاعات جعلی میپردازند و با این اقدام میزان توجه به محتوا و درصد اشتراکگذاری آن را افزایش میدهند.»
پیامدهای مصرف اخبار جعلی
مهم ترین اتفاقی که رخ میدهد پدید آمدن افرادی است که دیگر به رسانههای اصلی به عنوان ابزار حاوی حقیقت نگاه نمیکنند و یا دست کم باور دارند که این رسانهها حقیقت مورد نظر آنها را بازتاب نمی دهند. به این ترتیب کاربران روزانه در برابر میلیون ها اخبار و اطلاعات گوناگون از منابع مختلف یا حتی خبرهای بدون منبع قرار میگیرند و تصور میکنند هر خبری که منتشر میشود درست و گویای حقیقت است. اما اصل ماجرا چیز دیگری است.
در این زمینه یکی از مصاحبهشوندگان می گوید: «کسی که بدون تفکر فقط مصرف کننده صرف اخبار نادرست در رسانههای اجتماعی است، روی جهانبینی و ذهنیت او تأثیر نامطلوب میگذارد. چون در رسانههای اجتماعی ابتدا افراد و شخصیتهای اثر گذار را بالا میبرند و بعد با انتشار یک خبر دروغ و کذب او را به زمین میزنند.»
«برهههایی وجود دارد که به همفکری و همدلی همه آحاد جامعه و مردم نیاز است. درست در این مواقع ذهن مردم به سمت حواشی و چیزهای بی اهمیتتر کشیده میشود.»
اکثر مصاحبهشوندگان معتقدند وقتی میتوان با یک خبر کذب یا بهعمد اشتباه، شخصیت فردی، اجتماعی حقیقی و حقوقی افراد فرهیخته و سرآمد را وارونه جلوه داد، در برنامهریزیهای اجتماعی، سیاسی و در عرصه فرهنگ و هنر نیز میتوان نقشی معکوس ایفا کرد. این مساله باعث به حاشیه راندن نخبگان و کارشناسان همچنین نبود شایستهسالاری در مدیریت بهینه کشور میشود. مصاحبه شوندهای در این زمینه گفته است:« هیجانی عمل کردن در ارائه گزارش از یک سازمان و نهاد دولتی در زمینه اقداماتی که هنوز انجام نشده و تصمیمهایی که هنوز گرفته نشده میتواند اذهان افراد را مخدوش کند و از سرمایه اجتماعی بکاهد.»
مصاحبهشوندگان پیامدهای مصرف اخبار جعلی را در برخی موقعیتهای حساس و سرنوشتساز مانند تخریب شخصیتهای با نفوذ و رهبران افکار در جامعه میدانند و به موازات آن تحسین برخی سلبریتیهای میان تهی را که فقط جنبه تبلیغات برای رسیدن به اهداف صاحبان قدرت دارند موجب کاهش امید اجتماعی و همسو کردن جامعه با افسردگی و بهرهوری پایین میشمرند. رویدادهای خبری پس از ورود به رسانههای اجتماعی حالت ویروسی میگیرند که به ایجاد موجی به نام وایرال منجر میشود. اخبار ویروسی، نوعی گزارش خبری در رسانههای اجتماعی هستند.
در این بخش تمامی مضمونها به همراه تجزیه و تحلیل آنها ارائه میشوند. یافتهها گزارشی دقیق، منسجم و منطقی از دادههای حاصل از مصاحبه است. پس از استخراج و تنظیم ۳۶ مضمون سازمان یافته از سوی صاحبنظران و نخبگان این مضامین در چهار گروه اصلی یا فراگیر دستهبندی شدند.
با توجه به یافتههای پژوهش، الگوریتمی را میتوان ترسیم کرد که دو ضلع آن تشابه و تفاوت اخبار جعلی با اخبار واقعی و دو ضلع دیگرش اهداف اشاعه و پیامدهای مصرف اخبار جعلی است. این چهار مؤلفه در کنار یکدیگر میتوانند شناختی جامع از اطلاعات جعلی و اخبار گمراهکننده ارائه دهند که با ۴ مضمون فراگیر ۳۶ مضمون سازمان یافته قابل تحلیل است. نتایج مضمون اول در پی پاسخ به این پرسش که تفاوت اخبار جعلی با اطلاعات واقعی چیست ارائه شده و در بردارنده مضامینی چون وسعت پوشش، نبود اثر سازنده، مغرضانه بودن، حاصل پلتفرمهای اجتماعی، شبیهسازی شده، ایجاد جنگ روانی و نوع منبع، یعنی هفت عاملی است که موجب تمایز اخبار جعلی با اطلاعات واقعی میشود.
پژوهش حاضر نشان داد که چگونه سرعت انتشار بالا به همراه برچسبزنی، تشویش و اضطراب عمومی، رشد و توسعه اجتماعی و فردی، انعکاس واقعیت در کنار نبود تخصص گرایی، دارا بودن طیفی از واقعیت به همراه جلب اعتماد عمومی، ایجاد جنگ رسانهای در موقعیتهای حساس و ایجاد تضاد فکری و غوطهوری در منابع گوناگون و مرجعیت منبع، باعث تمایز میان اخبار جعلی با اطلاعات واقعی شده است.
بر اساس نتایج مضمون دوم نیز عواملی که باعث تشابه اخبار جعلی با اطلاعات واقعی میشوند عبارت از این مواردند؛ کارایی مشابه در اقناع اطلاعاتی مخاطب و ذات خبری، وجود ارزش شهرت و تازگی، وجود تنوع قالبهای خبری به همراه اولویتبندی، دارا بودن سبک خبری دارای آرای جمعی همراه با اجماع نظری و توافق جمعی، ثبات در طول زمان از نظر تداوم اشاعه و ماندگاری اثر.
پیام نتایج مضمون سوم در زمینه اهداف اشاعه اخبار جعلی در رسانههای اجتماعی به جنبشهای اجتماعی که منجر به شورشهای خیابانی و هیجانات زودگذر مردمی میشوند، فریب اذهان عمومی با گمراه شدن از حقیقت، تنش رسانهای با تضاد گفتمانهای مجازی و سنتی، اضطراب عمومی با ایجاد ترس و حس بیاعتمادی، جهتدهی به افکار عمومی با تبلیغ یک فکر بدون اندیشیدن، تحریک گروهی با برانگیختن احساسات و ایجاد گروههای هم نظر، ایجاد دوفضایی و تعارض میان سنت و مدرنیته، گسترش ابهام همراه با شک و بی اعتمادی و پرده پوشی اشاره میکند.
نتایج مضمون چهارم پیامدهای مصرف اخبار جعلی از سوی کاربران رسانههای اجتماعی را در بر میگیرد که با مضامین حس بدبینی، غرضورزی و به حاشیه راندن، بیاعتبار کردن نهادهای دولتی با نظرهای بیپایه و اساس و هجمهای از بدگویی، اعتباریابی سلبریتیها با مرجعیت یافتن و استفاده از موقعیت حرفهای، گسترش ابهام با تردید در عملکرد و گفتهها، حذف نخبگان مدیریتی با ایجاد شکاف و اهداف افشاگرانه، مخدوش شدن افکار عمومی با انحراف از مسائل و دامن زدن به هیجانات، تلقینپذیری با ایجاد ترس و اختلال در روابط، کاهش امید و ایجاد یأس اجتماعی، بهرهوری پایین، تصمیم گیریهای شتابزده در مردم و مسئولان، تغییر برنامهریزی نخبگان با مخدوش شدن واقعیت، کاهش تعاملات مردم و مسئولان با ایجاد فاصله و پیدایش ویروسهای اشاعهدهنده اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده همراه است.
راهکار رسانهای
رسانه ملی میتواند در حوزه خبر اهتمام ویژهای به انعکاس اخبار واقعی داشته باشد تا از این طریق اعتماد عمومی را به مرجعیت خبری در رادیو و تلویزیون جلب کند. شفافسازی به همراه پاسخهای مسئولانه در مقابل انتشار اطلاعات و اخبار گوناگون میتواند رسانه ملی را به عنوان پایگاهی مطمئن برای اعتماد افکار عمومی به اطلاعات واقعی مطرح سازد.
رسانه ملی به دلیل در دسترس بودن این امکان را دارد که با شفاف سازی و تحلیل و تفسیر خبری در عین مرتفع کردن نیازهای خبری و اطلاعاتی سواد رسانهای مخاطبان را به منظور تشخیص واقعیت و اعتماد به محتوا و نه صرفا مصرف آن افزایش دهد. از سوی دیگر نیز با شناخت عوامل مؤثر بر جذب مخاطبان از هر طیف برای اقناع نیازهای خبری و اطلاعاتی سیاستها و نگرشهای خود را در خصوص جذب مخاطب و خبررسانی صرف بهبود و ارتقا بخشد.
برچسب ها :اخبار جعلی و واقعی ، حوزه اطلاعرسانی ، رسانههای اجتماعی ، سواد رسانهای
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰