آقای سرپرست! مراقب همصدایی با کاسبان خون دانشجوی مقتول باشید

به گزارش رواج ۲۴ به نقل از -خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ دانشگاه به عنوان نماد آگاهی و عقلانیت، همواره مأمنی برای تضارب آراء و محلی برای تبادل افکار بوده است. اما آنچه این روزها در دانشگاه تهران رخ داده، نقض آشکار این اصل بدیهی است. متأسفانه، سوءاستفاده سیاسی از خون یک دانشجوی ۱۹ ساله و اظهارات تحریکآمیز سرپرست دانشگاه تهران در میان جمع معترضین، به جای تلاش برای آرامسازی جو، تنشها را افزایش داده است. این اقدامات نهتنها به آرامش و حل مشکلات کمک نکرده، بلکه مطالبات برحق دانشجویان را به حاشیه رانده است.
سیاسیکاری بهجای همدردی
در حالی که جان باختن دردناک امیرمحمد خالقی، دانشجوی ترم دوم رشته مدیریت کسبوکار دانشگاه تهران، در پی حمله سارقین مسلح و در مجاورت خوابگاه کوی دانشگاه، به دلیل سهلانگاری و بیتدبیری مسئولان مربوطه، خانواده داغدار او و جامعه دانشگاهی را در اندوهی عمیق فرو برده است. مرگ دلخراش و تلخ دانشجوی ۱۹ ساله میتوانست فرصتی برای همدلی و بازنگری در سیاستهای دانشگاه باشد؛ اما متأسفانه، برخی افراد با بهره برداری سیاسی از این واقعه تلخ، تلاش کردند از احساسات پاک دانشجویان سوءاستفاده کنند. این اقدام، نه تنها بیاحترامی به روح آن دانشجوی عزیز است، بلکه شعلههای خشم و نارضایتی را نیز افزایش میدهد.
به جای توجه به خواستههای صنفی و دغدغههای واقعی دانشجویان، شعارهای سیاسی در صدر قرار گرفته و فضای آرامش دانشگاه را مختل کرده است. این اقدام نشاندهنده یک انحراف عمدی از رسالت آموزشی و تربیتی دانشگاه و استفاده ابزاری از یک فاجعه انسانی برای مقاصد سیاسی است.
اظهارات تحریکآمیز و تلاش برای تحریف مطالبات
در این میان، زمانی که دانشجویان در محل کوی دانشگاه با برپایی تجمعی، در حال پیگیری مطالبات خود بودند، سید حسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، به جای آنکه نقش آرامکننده و همدل را ایفا کند، با اظهاراتی نامربوط درباره وقایع ۱۸ تیر ۷۸، به التهاب موجود دامن زده است. اظهاراتی که نهتنها ارتباطی با مطالبات دانشجویان ندارد، بلکه خاطرات تلخ گذشته را زنده کرده و موجب تشدید تنشها شده است. رسالت دانشگاه، ایجاد فضایی برای گفتوگو و حل مشکلات است، نه تحریک احساسات و کشاندن دانشجویان به عرصه منازعات سیاسی است.
متأسفانه، سرپرست دانشگاه با مطرح کردن اتفاقات ۱۸ تیر ۷۸ کوی دانشگاه، به جای آرام کردن فضای ملتهب، به شعارهای سیاسی معترضین دامن زده و موجب شده که مطالبات صنفی و خواستههای برحق دانشجویان به حاشیه رانده شود. این رفتار، به وضوح نشاندهنده تلاش برای بهرهبرداری سیاسی از فضای دانشگاه و دور کردن اذهان از مشکلات واقعی دانشجویان است؛ بازگشایی پروندهای که سالها از آن گذشته، نهتنها کمکی به حل مشکلات امروز دانشجویان نمیکند، بلکه زخمهای گذشته را دوباره سر باز میکند و بر آتش نارضایتیها میدمد.
در شرایطی که دانشجویان خواستار بهبود وضعیت رفاهی، آموزشی و امنیتی هستند، مطرح کردن چنین موضوعاتی، حاکی از تلاش برای تحریف افکار عمومی و تغییر محور اعتراضات از مطالبات صنفی به مسائل سیاسی است. این سیاست، ضمن تضعیف اعتماد دانشجویان به مدیریت دانشگاه، انسجام و همبستگی دانشجویان را نیز هدف قرار میدهد.
از طرف دیگر اظهارات مسئولین زمانی که رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، وقتی با ملاحظات فضای دانشگاهی همراه نباشد، به زمینهسازی برای سوءاستفاده و موج سواری معاندین و منافقین تبدیل خواهد شد.
حاشیهسازی به جای پاسخگویی
مطالبات دانشجویان، عمدتاً صنفی و مرتبط با بهبود وضعیت رفاهی، آموزشی و امنیتی دانشگاه است! اما آقای سرپرست دانشگاه، به جای پاسخگویی شفاف و ارائه راهکارهای منطقی، با مطرحکردن مسائل سیاسی و تاریخی، تلاش کرده افکار عمومی را از مطالبات واقعی دانشجویان منحرف کند؛ این رفتار، مصداق آشکار بیمسئولیتی و فرار از پاسخگویی است.
بیتوجهی به خواستههای دانشجویان و تلاش برای سیاسی کردن فضای دانشگاه، نهتنها اعتماد دانشجویان را از بین میبرد، بلکه زمینهساز تکرار اعتراضات و نارضایتیها در آینده نیز خواهد شد.
بیتوجهی به نامه بسیج دانشجویی؛ سندی بر نادیده گرفتن مطالبات
در چند ماه اخیر و حتی پیش از این در چند سال سال گذشته، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز با ارسال نامهای رسمی، خواستار پاسخگویی شفاف و پیگیری مطالبات دانشجویان شده بود. اما مسئولین دانشگاه، هربار به جای پاسخ به این درخواست قانونی و منطقی، همچنان بر طبل سیاستزدگی کوبیده و هیچ اقدام مؤثری برای رسیدگی به مطالبات مطرحشده انجام نداد. این بیتوجهی، نشاندهنده ضعف مدیریتی و ناتوانی در برقراری ارتباط سازنده با بدنه دانشجویی است. آیا مدیریت دانشگاه نباید در برابر چنین نامه مهمی، پاسخی درخور ارائه دهد؟ سکوت در برابر مطالبهگری قانونی دانشجویان، جز تأیید رفتارهای سیاسی و فرار از پاسخگویی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
نکته قابل توجه این است که بسیج دانشجویی بهعنوان یکی از تشکلهای فعال و آگاه در فضای دانشگاه، همواره سعی داشته با ارائه راهکارهای سازنده، به بهبود وضعیت دانشگاه کمک کند. اما برخی مسئولین دانشگاه با بیتوجهی و سکوت در برابر این مطالبهگری، عملاً راه هرگونه تعامل و همکاری را مسدود کردهاند. این رویکرد، نشان از یک مدیریت بسته و ناکارآمد دارد که بهجای شنیدن صدای دانشجویان، به دنبال تحریف مطالبات و فرار از مسئولیت است.
بیانیه منتشرشده از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه از مسئولان دانشگاه خواسته بود تا در مواجهه با چالشها و بحرانها، بیشتر به نظرات و خواستههای دانشجویان توجه کنند.
فضای گفتگو را باز بگذارید
مدیریت دانشگاه، مسئولیت سنگینی در قبال آرامسازی فضا و هدایت دانشجویان به سمت گفتوگوهای سازنده دارد، برخی مسئولین دانشگاه تهران، نهتنها در انجام این وظیفه کوتاهی کرده، بلکه با اظهارات غیرمسئولانه و حتی سپردن تریبون به افرادی که آنها را همراهی کرده بودند، فضای دانشگاه را بحرانیتر کرده است. این اقدام، در تضاد کامل با اصول مدیریتی و اخلاق دانشگاهی است. دانشگاه باید محل ترویج منطق و گفتوگو باشد، نه میدان نزاعهای سیاسی اگر مدیران دانشگاه نتوانند این اصل را درک و اجرا کنند، باید جای خود را به افرادی بسپارند که به این اصول پایبند هستند و تحریک فضای دانشگاه به سمت مسائل سیاسی، پیامدهای جبرانناپذیری دارد.
از یک سو، اعتماد دانشجویان به مدیریت دانشگاه کاهش مییابد و از سوی دیگر، فضای علمی دانشگاه تحتالشعاع منازعات سیاسی قرار میگیرد. دانشجویان، به جای تمرکز بر فعالیتهای علمی و پژوهشی، به سمت مباحث و تنشهای سیاسی سوق داده میشوند. تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی، فقط به نفع جریانهای خاص سیاسی بوده و نهایتاً دانشگاه را از مسیر علمی و توسعهمحور خود منحرف میکند.
آنچه در دانشگاه تهران رخ داده، نمونهای از سوءمدیریت و بیتوجهی به مطالبات واقعی دانشجویان است. آقای سرپرست به جای سیاسی کاری میتوانست پاسخگوی اقدامات خود باشد؛ دانشگاه تهران، به عنوان یکی از نمادهای علمی کشور نیازمند مدیریتی هوشمند، آرام و پاسخگو است. هرگونه کوتاهی در این زمینه، به بیاعتمادی بیشتر و آسیب به جایگاه علمی این نهاد منجر خواهد شد. توسعه علمی و پژوهشی، نیازمند آرامش و همبستگی است، نه سیاستزدگی و سوءاستفاده از احساسات پاک دانشجویان.
در حال حاضر، موضوع تبدیل حکم سرپرستی دانشگاه تهران به ریاست این دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی در دست بررسی است؛ با توجه به برخی نارساییها و سوءمدیریتهای اخیر، بهویژه در وقایع روزهای گذشته، به نظر میرسد این شورا بازنگری و تجدیدنظر را در دستور کار خود قرار داده است.
برچسب ها :دانشجوی مقتول ، دانشگاه تهران ، سرپرست دانشگاه ، کاسبان خون
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰